کد خبر: ۵۳۰۹۵
تاریخ انتشار: ۰۵ تير ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۴ 26 June 2015

از انتخاب اصلح اصول گرایان تا آزادی بیان اصلاح طلبان

تا به حال در چند انتخابات شرکت کرده اید ؟آیا تابحال فکرکرده اید که باچه هدفی در انتخابات شرکت می کنید؟ جزء کدام حزب یا گروه هستید؟ برای رای دادن در انتخابات انگیزه خاصی را دنبال می کنید؟ به شعار های انتخاباتی توجه کرده اید ؟ مدت های زیادیست که در ایران بحث دو جناح مشهور در کشور بطور جدی در فضای سیاسی و انتخاباتی برجسته شده است وشعارهایی انحصاری هم برای خود دست وپا کرده اند که خصوصا در مدتی قبل از انتخابات آهنگی جدی تر به خود می گیرد. طیف مربوط به اصولگرایان همیشه مدعی بودند که نسبت به انتخاب خود شرعا مسئول هستندو باید کسی را انتخاب کنند که بتواند آینده کشور اسلامی را به سوی سرمنزل مقصود ببرد و در این بین باید افرادی استکبار ستیز، انقلابی،اهل ساده زیستی و خلاصه دارای تمام صفات یک انقلابی اصیل انتخاب شوند(اصلح)

در طیف اصلاح طلبان همیشه شعار اساسی آزادی وحاکمیت منطق جلب توجه می کند. دراین طیف اعتقاد این است که هر کس نظری دارد باید عنوان شود وباید منطق سرلوحه کارها واظهار نظرها باشد .آزادی های مدنی وحقوق شهروندی اصل واساس است .مساوات ،فضای باز سیاسی لازمه تعالی یک کشور محسوب می شود .

اما سوال اینجاست چرا هر کدام از این دو گروه که بر سر کار می آیند ، تغییر چندانی در حوزه اعلام شده به وجود نمی آید؟

جالب است بدانیم که همیشه پس از انتخاب فرد مورد نظر انتخاب کنندگان توانایی دفاع از عملکرد وی را ندارند و حتی خود نمایندگان یا رئیس جمهور شروع به فرافکنی و متهم کردن دیگران به نگذاشتن آنها برای انجام ایده های خود را دارند.

دلیل این مورد آنست که در عالم واقع اعتقادی به شعار های گفته شده وجود ندارد.مثلا وقتی اصول گرایان در هنگام انتخاب فرد مورد نظر به مسائل سیاسی وجناحی می پردازند استفاده از واژه اصلح استفاده ای ابزاری می باشد. استفاده از امکانات دولتی برای پیروز کردن کاندید به قول خودشان اصلح خیانت است و شرعا باید پاسخگو باشند .حالا این چه شرعیست که اونجا گزینه اصلح را مشخص می کند واینجا استفاده از امکانات دولتی را توجیه ؟ در هنگام تبلیغات شروع به توزیع پول و وعده ودر هنگام انتخابات هم تخلف های گسترده که البته این موارد در هر دو طیف به یک نسبت گسترده است اما اصلاح طلبان خیلی روی مسائل شرعی تاکیدی ندارند یا به قولی در شعارشون نیست پس به چالش کشیدن آن از این منظر سخت است . منظور اینست که  استفاده از واژه شرع اسلام وپاسخ گویی در دنیای دیگر در اولویت انتخاب اصول گرایان قرار می گیرد.

به هر جهت این موضوع بیشتر به یک طنز تلخ شبیه است. کسی که می داند آبروریزی از مومن گناه است به چه حقی بدون از رسیدن به یقین وبدون تایید از محاکم قضایی دیگران را مجرم و حکم آن را هم صادر می کند. پس مردم حق دارند که به شعار انتخاب اصلح مشکوک و بدبین باشند.

آزادی بیان و منطق واژه هایی که اصلاح طلبان به کرات از آنها استفاده می کنند. اما آیا به آنها اعتقادی دارند؟ منظور از آزادی بیان در اصلاحات این است که همه بتوانند در هر شرایطی سخن خود را بیان کنند واز عاقبت آن ترسی نداشته باشند. ترس همیشه ترس از جان نیست وقتی در دوره اصلاحات براثر ابراز عقیده به عنوان متحجر ،کوته فکر، بدبین و جدیدا تمسخر قرار می گیرد چگونه احساس امنیت می کند که عقاید خود را بیان کند؟

منطق یعنی اینکه عقلانی برخورد کنیم اما آیا در عمل اینگونه است؟در منازعات سیاسی استفاده از تهمت برای زیر سوال بردن دیگران منطقیست؟

قانون واعتقاد به حاکمیت قانون هم در شعار های اصلاحطلبان واژه ای کلیدیست. اتفاقات سال 88لکه ننگی برای نظام ایران شد.در انتخابات 88 جای قانون کجا بود؟ به فرض حکومت دیکتاتوری هم می بود ولی کسی که شرایط حاکم را پذیرفت ،چرا پس از اعلام نتایج از طریق قانونی اقدام نکرد ؟

به هر جهت بر همه روشن شده که چنین افرادی در این زمانه دنبال مقاصد خود هستند حالا چه اصولگرا چه اصلاحطلب. بیچاره مردمی هستند که دارند جور اینها را می کشند.

مردم کشور ما افراد تحصیلکرده وروشنی هستند اما متاسفانه در قضیه انتخابات همیشه بر اساس یک سری احساسات زودگذر تصمیم می گیرند ونتیجه آن را هم می بینند. انصافا تخصص مجلس شورای اسلامی ما کجاست ؟کدام اصولگرای مجلس به این فکر می کند که در آخرت باید پاسخگو باشد؟ کدام اصلاح طلب به فکر آزادی بیان وحاکمیت منطق وقانون وتوسعه است؟

آیا نباید تلاشی کرد ؟ آیا زمانی که آخرین منجی آمد می توانیم عملکرد خود رو توجیه کنیم؟

سرنوشت هیچ قومی تغییر نخواهد کرد مگر اینکه خودشان بخواهند.

مهدی مرادی

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار