شاید باورش برایتان سخت باشد اما برخلاف همه مدیران قبلی استان که بیکاری را یکی از بحران های اصلی استان میدانستند و برای رفع آن تلاش میکردند، زمانی قمی، استاندار فعلی یزد، حتی بیکاری را جزو سه معضل اصلی استان نمی پندارد.
زمانی قمی، استاندار یزد در نشست شب یزد در خانه فرهنگ صدوقی که درباره بحران آب سخن می گفت به ترتیب از آب، مهاجرت ( از استانهای همجوار و اتباع خارجی) مواد مخدر ( حوزه ترانزیت، اعتیاد، کاهش سن اعتیاد و زنانه شدن آن) به عنوان مهمترین معضلهای استان یزد سخن گفت. اینکه چرا او چنین حرف «عجیبی» زده است به کمی کنکاش نیاز دارد.
یکم:
آمارها میگویند در دوره مدیریت او، استان یزد در سراشیبی سقوط در نمودارهای بیکاری و فلاکت اقتصادی افتاده است. مرکز آمار ایران در گزارش رسمی، با ثبت رکورد 15.4 درصد برای استان، دهشتناکترین دوره تاریخی بیکار شدن در استان یزد در یک دهه اخیر را اعلام کرد.
این بدان معنی است که شرکتها در حال تعطیل شدن هستند، کارگران در حال بیکار شدن هستند، نیروهای جوان و جویای کار، شغلی به دست نمیآورند و... . البته باید گفت بخشی از وضعیت حاصل شرایط کشور است و در اختیار استاندار و مدیران استانی نیست اما قیاس نرخ رشد بیکاری استان و کشور هم قابل بررسی است.
به بیان دیگر زمانی قمی، علاقه ندارد بیکار شدن مردم در استان یزد، چندان تیتر رسانهها باشد.
دوم:
از حق نگذریم به جز بحران آب، دو بحران دیگر یعنی مواد مخدر و مهاجرت از معضلات استان است. اما نکتهای قابل بیان است. به گفته کارشناسان و حتی مدیران، مهاجرت و مواد مخدر با همه زیرشاخههایش، یکی محصولات بیکاری در جامعه است.
یعنی وقتی بیکاری در جامعهای افزایش یابد آمار جوان معتاد هم افزایش می یابد.
مسئولان و کارشناسان متعددی گفتهاند: اعتیاد در جامعه، حاصل بیکاری است و آمار این دو رابطه مستقیمی دارد. زنانه شدن اعتیاد، کاهش سن گرایش به مواد، فعالیت در باندهای تهیه و توزیع مواد، همه معلول یک علت اصلی، یعنی بیکاری هستند.
اینکه معلول را معضل اصلی استان بدانیم اما از کنار علت ( یا همان آمار بیکاری) به سادگی گذر کنیم، کمی غیرکارشناسی به نظر میرسد.
سوم:
مهاجرت، یکی از مشکلات قدیمی استان بوده است. منابع رسمی شهری گفتهاند ما اتباعی از افغانستان داریم که از پیش از انقلاب در یزد ساکن بودهاند، رشد صنایع و استقرار نزدیک به چهار هزار شرکت تولیدی و صنعتی در استان در دوره های مختلف ( که بررسی خوب یا بد بودن آن سیاست به مجالی مفصل نیاز دارد) باعث شده مهاجرت از استان های همجوار، زیاد باشد.
هرچند گویا قرار بوده در ابتدا، استاد دانشگاه و مخترع به یزد مهاجرت کنند اما چنین نشده است. بی شک معضل بزرگی برای استان است. اما این مهاجرت زمانی خطرآفرین است که خیل عظیمی از این مهاجرین کارگر که اینک در استان مستقر شدهاند، بیکار شوند. آسیبهای اجتماعی، بزهکاری، مواد مخدر و ... حاصل بیکاری این مهاجرین است.
استاندار یزد، حاشیههای این مهاجرت را معضل میداند اما دلیل گرایش هموطنان مهاجرمان به حاشیه ها را نمی بیند. اینجا هم استاندار بیکاری را نادیده گرفته است.
چهارم:
این دلیل کمی ژورنالیستی است. در ماههای اخیر، استاندار یزد و تیم اقتصادی همراه او در معرض شدیدترین انتقادات بودهاند. کوشیدهاند با آرامش و به اصطلاح تغییر موضوع مباحث، از کنار انتقادات مختلف گذر کنند.
نادیده گرفتن بیکاری و مشکلات اقتصادی به عنوان یکی از سه مشکل بزرگ در استان یزد، در همین راستا تعبیر می شود.
به بیان طراحان این شیوه، چه اشکالی دارد به مردم بگوییم مهاجرین و مواد مخدر مشکل اصلی هستند.
آخر
ما استادان پاک کردن صورت مسئله هستیم. گاهی البته هم صورت مسئله را پاک میکنیم و هم تخته پاککن را از پنجره بیرون میاندازیم.
اگر استاندار یزد علاقه دارد رسانهها از بیکاری و ضعف در حوزه مدیریت اقتصادی و صنعتی استان سخنی نگویند و قرار است با این نگفتنها، مشکلات مردم حل شود، رسانهها، نخواهند گفت. اما باور کنید به اندازه تجربه تاریخ بشر، نه تنها این نگفتنها و تیتر نزدنها، مشکلی را حل نمیکند بلکه برعکس، باعث ایجاد زمینه برای افزایش مشکلات و چند وجهی شدن بحرانهای این بخش می گردد.
دردنیای کنونی دیگر نه میشود واقعیتی را پنهان کرد و نه حقیقتی را انکارشد چرا که سرعت انتقال اخبار وحوادث به شکلی است که امپراطوریهای رسانه ای نیز در این میدان مغلوب شده اند وامکانپذیر نخواهد بود که هر فرد مسئول وغیر مسئولی با وارونه جلوه دادن اخبار و اتفاقات بتواند از پذیرش مسئولیت آن فرار کند.
بیکاری ریشه مهمترین مشکلات استان یزد است. یک ماجرا و مسئله چند وجهی است و حتی ارتباط انکارناپذیری با بحران آب هم دارد.
امید است که لیست سه معضل استان از بیان استاندار اصلاح گرددو بیکاری و ضعف عملکرد مدیریتی بخش اقتصادی استان هم به عنوام بحران و معضل استان دیده شود تا تلاش مضاعفی برای حل آن صورت گیرد. باشد که رستگار شویم.