به گزارش تابناک قم، او اگرچه در دی ماه سال 1384 به شهادت رسید، اما یک بار هم در سال 1365 از پروازی جا ماند که همه سرنشینان آن به شهادت رسیدند.
سخن از خلبان شهید عباس کروندی، متولد خرداد ماه سال 1337 در شهر مقدس قم است، شهیدی که این روزها، یازدهمین سالگرد شهادت اوست.
عباس دوره ابتدایی و متوسطه را تا اخذ دیپلم در قم گذراند و سپس از سال 1359، لباس مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر تن کرد و از همان روزهای نخست دفاع مقدس در جبههها بود.
او در سال 1360 در زمره خلبانان سپاه قرار گرفت و وظیفه ترابری و و جابه جایی مسئولان و فرماندهان جنگ را پذیرفت.
و اما حکایت جا ماندن او از نخستین پرواز شهادت این بود که او در سال 1365 و دو روز پس از تولد دخترش زهرا، عازم منطقه جنوب شد، اما از پرواز جا ماند و آن هواپیما در طول مسیر، مورد اصابت موشک دشمن قرار گرفت و همه سرنشینان آن شهید شدند. البته در ابتدا نام عباس هم در لیست مسافران بود و او را هم به عنوان شهید معرفی کردند، اما وی خود را به پایگاه نظامی هوایی معرفی کرد تا باز هم در خدمت به مردم باشد.
عباس کروندی در سال 1367 به عنوان فرمانده دانشکده پرواز انتخاب و در سال 1368 هم فرمانده پایگاه هوایی بدر شد.
پس از آن بود که تصادفش سبب شد تا به مدت شش ماه، خانه نشین شود و در ادامه هم، تنها اجازه یافت تا به عنوان خلبان پروازهای مسافربری خدمت نماید.
عباس در سال 1374 باز هم در سپاه بود و به سمت معاونت ایمنی نیروی هوایی سپاه منصوب شد.
او در آن سالها به عنوان استاد خلبان، به تدریس پرواز مشغول شد و همچنین توانست با بزرگترین هواپیمای جهان، یعنی هواپیمای 6 موتوره پرواز کند.
آنگونه که در تاریخ ثبت است عباس کروندی موفق شده است تا بیش از 9 هزار ساعت پرواز را در کارنامه خدمات خود ثبت کند که در نوع خود، رکوردی کم نظیر است.
این فرمانده رشید اهل قم همچنین در سال 1379 به فرماندهی پایگاه قدر نیروی هوایی سپاه رسید.
از شهید عباس کروندی، دو یادگار به نامهای محمدرضا و زهرا به جا مانده است.
همسر این شهید والامقام در خصوص حساسیت عباس به مسئله تربیت فرزندانش میگوید:
«به من میگفت؛ نماز محمدرضا با من و نماز زهرا با شما. به محمد میگفت بابا جان! میخواهی با هم نماز بخوانیم؟»
زهرا هم از پدر، خاطراتی دارد: «بابا هیچ وقت مسئلهای را مستقیم بیان نمیکرد؛ به ویژه در مسائل مذهبی هیچ وقت نمیگفتند نماز بخوانید؛ بلکه بیشتر با عمل به ما ثابت میکردند.
الان هر وقت صدای اذان را میشنوم، یاد بابا میافتم یا مثلاً سحرها وقتی بلند میشویم، یاد سحرهایی میافتم که بابا قرآن میخواند.»
و این هم یادی از شهید عباس کروندی به نقل از فرزندش محمدرضا:
«تا جاییکه توان داشت به دیگران کمک میکرد؛ اما اهل پارتی بازی و سفارش نبود. خود من تست خلبانی دادم و دوست داشتم که راه پدر را در نیروی هوایی سپاه ادامه دهم، اما بعد از آزمایشات پزشکی، در آزمون چشم رد شد. علاقهام به خلبانی چنان بود که اصرار داشتم با اعمال نفوذ پدر، در نیروی سپاه به عنوان دانشجوی خلبانی معرفی شوم؛ اما پدر میگفت این یک نقص برای بحث خلبانی است و شما هم هیچ فرقی با دیگران ندارید و من نمیتوانم این کار را برای شما انجام دهم.»
و پایان بخش این گفتار هم، مرور وصیت نامه شهید عباس کروندی است، شهیدی که همراه برخی دیگر از فرماندهان سپاه، در دی ماه سال 1384، در یک مأموریت و در پی یک سانحه هوایی و سقوط هواپیما، به به همرزمان شهیدش پیوست:
بسم الله الرحمن الرحیم
انّا لله و انّا الیه راجعون
خدا را شاکرم که این توفیق را نصیبم کرد و مرا پذیرفت که به زیارت خانه او مشرف شوم؛ هرچند که هنوز آماده نبودم و لیاقت نداشتم؛ ولی او ارحم الرّاحمین است و چه زود جواب گناهکاران را میدهد.
در آستانه این سفر الهی، چند سطری به عنوان وصیت نامه مینویسم که اگر قسمت بود و بازنگشتم به این وظیفهام هم عمل کرده باشم.
خدمت مادر عزیزم سلام عرض میکنم، امیدوارم خداوند در بهشت برین جبران زحمات ایشان را بنماید و با ائمه معصومین (ع) محشور شود.
خدمت همسر عزیزم سلام عرض میکنم، همسری که جز خوبی در زندگی برایم چیزی نداشت، من از او راضی هستم، امیدوارم که خداوند هم از او راضی باشد به راستی که او چه مهربان و مادری نیکوکار است.
خدمت محمدرضا و زهرای از جان عزیزترم سلام عرض میکنم، از هر دوی شما راضی بودم، امیدوارم با درس خواندن و تلاش، افراد مفیدی برای جامعه آینده خود باشید؛ حرف مادرتان را گوش دهید و به نصایح او عمل کنید و با هم تشریک مساعی کنید تا هم در کارهایتان موفق شوید و هم کسی به دیگری تحمیل عقیده نکند.
در این زمان از همه اقوام خانواده عزیزم مثل مادرم، برادرم، خواهرانم و افرادی که فامیل من هستند، طلب بخشش میکنم؛ از همه آنها التماس دعا دارم و مرا از دعای خیر فراموش نکنند.
از همسر مهربانم طلب بخشش دارم امیدوارم در هر حال با خواندن قرآن و یاد کردن من در عزاداریها و زیارتها اهتمام داشته باشد.
این وصیت نامه در تاریخ هفدهم بهمن ماه 1380 نوشته شده است.
و السّلام علیکم و رحمت الله و برکاته.