عباس شیبک| زمانی ورزشکاران و قهرمانان ملی ما فقط برای افتخار و غرور ملی میجنگیدند چون تا حدودی دغدغه مالی نداشتند و سطح توقعات آنان کمتر از الان بود.
همچنین جامعه و ورزشکاران از نظر طبقات اجتماعی فاصله چندانی باهم نداشتند اما با گذشت زمان و مدرنیزه شدن ورزش به صورت حرفهای و نیمه حرفهای کم کم تبلیغات، پول، شهرت، جوایز، تجلیل جایش را به افتخارات دیگر داد.
شاید اگر از برخی قهرمانان بپرسند چرا به قهرمانی و ورزش حرفهای میپردازید شاید با افتخار بگویند به خاطر اینکه آینده بهتری از نظر مالی داشته باشیم.
حال باید گفت این خوب است یا بد؟ به آن افتخار کنیم یا نکنیم؟ پول، شهرت و زندگی بهتر خوب است اما نباید گزینه اول باشد چون در آن صورت روحیه جوانمردی و پهلوانی از بین میرود.
اگر میخواهیم به این سطح برسیم باید دولت و مسؤولان مربوطه تلاش کنند و در دوران ورزشی و فعالیت ورزشکار به او کمک کنند تا مشکلی از این لحاظ نداشته باشد نه اینکه وعده پایانی به او دهند که اگر قهرمان شوی، اگر مدال کسب کنی اگر فلان رتبه را به دست آوری ما منزل، کار و شغل خوب در اختیارت میگذاریم زیرا این میشود قراردادی کردن ورزش!
ما باید طوری عمل کنیم که نه تنها ورزشکارمان از نظر مالی تامین شود بلکه به عنوان اسطوره مردانگی و اخلاق در بین جامعه و جوانان معرفی شود، هر دوی اینها باید کنار همدیگر قرار گیرد. اول اخلاقیات بعد مادیات، چون هرکدام از اینها را برای قهرمانان نتوانیم مهیا کنیم مطمئنا نمیتوانیم ورزشکاران خود را به عنوان سفیران فرهنگی در جامعه معرفی کنیم.
ورزشکاران و قهرمانان باید با فرهنگ شهدا و ایثارگران آشنا شوند و بدانند که چرا و به چه علت آنان بدون هیچ منتی برای جانفشانی و دفاع از میهن و ناموس خود پای به میدان حق و باطل گذاشتند.
چرا امروز مدافعان اسلام ناب محمدی(ص) میجنگند، باید طوری عمل کنیم که وقتی ورزشکارمان مدال به گردن میآویزد بداند فرسنگها و هزاران کیلومتر آنسوتر فرشتگان نگهبانی هستند که برای امنیت آنها جان داده و جان خواهند داد.
کسانی که با خدا معامله کردند نه با دیگران، امروز هرکسی باید برای به اهتزاز درآوردن پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران از جان و دل مایه بگذارد، زیرا بزرگی ایران بزرگی همه است، مردم همیشه قدردان قهرمانان، شهدا و اسطورهای خود هستند.