به گزارش تابناک قم، مرگ پایان زندگی نیست. این جملهای است که از کودکی بارها برایمان گفتهاند و باور تمام کسانی است که به معاد و زندگی بعد از مرگ معتقدند. برخی اما در همین دنیا به این جمله جامه عمل میپوشانند و اجازه نمیدهند مرگ پایانی برایشان باشد.
آنها حتی با مرگ خود، به دیگران زندگی میبخشند و چه سعادتی بالاتر از اینکه نجات دهنده همه افراد عالم باشی زیرا خدا در قرآنش وعده داده که «هر کس یک انسان را از مرگ نجات دهد مثل این است که همه انسانها را از مرگ نجات داده است.» مرگ مغزی و اهدای عضو چند سالی است که برای مردم تبدیل به واژهای آشنا شده است.
حوادث و تصادفهای گسترده در 2 دهه گذشته موج فزایندهای از مبتلایان به مرگ مغزی را با خود به همراه داشته است که زمانه 2 راه را پیش رویشان قرار میدهد؛ مرگ و پایان و یا مرگ و آغاز. آغازی در جسم و جان افرادی که تنها منتظر معجزهای هستند که باز فرصتی دوباره برای نفس کشیدن داشته باشند.
البته کفه افرادی که راه اول را بر میگزینند به شدت سنگینی میکند و کم هستند افرادی که این بخشش زندگی بخش را در پیش میگیرند. معین ۱۸ ماهه یکی از افرادی است که خانوادهاش راه دوم را برگزیدند. کودکی که اثبات کرد میتوان کوچک بود ولی کاری بزرگ کرد. خانواده معین با اهدای اعضای بدن فرزند خود توانستند لبخند را بر لب چند خانواده بنشانند.
«معین» تیتر یک اخبار شد
چند ماه پیش بود که خبری رسانههای استان را پر کرده بود. تیترش این بود «خانوادهای اعضای کودک ۱۸ ماهه خود را اهدا کردند». خبری که در نگاه اول همه را متاثر میکند و در گام دوم بازخوردهای متفاوتی را به همراه خواهد داشت. بعضیها روحیه از خود گذشتگی این خانواده را تحسین میکنند، برخی میگویند چطور دلشان آمد چنین کاری بکنند و برخی هم مثل همیشه بیتفاوتند. در این میان اما خانوادههایی هم هستند که این حرکت انسانی، راه زندگیشان را عوض میکند و انسانهایی هستند که این کار، از یک قدمی مرگ نجاتشان میدهد.
پدر معین البته با ایثار و از خود گذشتگی غریبه نیست. او معلم مدرسهای است که دانشآموزان استثنایی در آن درس میخوانند. او که هر روز درس ایثار و از خود گذشتگی را برای دانشآموزان مشق میکند ، در این گذرگاه زندگی اثبات کرد که درسش را خوب از بر است.
جواد قاسمی این تصمیم را سختترین و شیرینترین تصمیم زندگیش میخواند و میگوید: تصمیمگیری در آن لحظه برای ما سخت بود. راضی بودم به اندازه وزن پسرم طلا بدهم و خانه و زندگیام را بفروشم که معین برگردد ولی وقتی که قرار بود جسم پسرم زیر خاک باشد، حداقل امروز با این کار به جای معین توانستیم چند فرزند داشته باشیم و حالا میتوانیم حضورش را حس کنیم.
امیر برادر 2 قلوی معین حالا هر روز یاد معین را برای مادر و پدرش زنده میکند. شاید وجود امیر تا حدودی تسلای دل این خانواده است. پدر خانواده درباره چرایی تصمیم بزرگشان میگوید: من و همسرم که هر دو فرهنگی هستیم، بعد از مرگ معین خودمان را جای خانوادههایی گذاشتیم که هر لحظه انتظار میکشند که کسی برای اهدای عضو پیدا شود، فکر کردیم حالا که این بچه از دستمان رفته، حداقل با این حرکت دل چند خانواده شاد میشود و همین برای ما کافی بود.
جان ۴ نفر در دستان کودکی ۱۸ ماهه
«تازه یک ماهی بود که زبان باز کرده بود و میتوانست کلمات را دست و پا شکسته کنار هم بچیند.» این را مادر معین میگوید. فکرکردن به اینکه معین، با مرگش به بچههای دیگر زندگی بخشیده، به این مادر آرامش میدهد.
معصومه امیرحسینی درباره اتفاقی که برای فرزندش افتاده میگوید: روز عاشورا بود که بر اثر سقوط قاب عکسی روی شکم معین به روده فرزندم آسیب وارد شد و او را به بیمارستان شهید بهشتی منتقل کردیم.
مادر معین که از رسیدگی بیمارستان به وضعیت پسرش راضی نیست، افزود: به گفته خود تیم پزشکی به دلیل کمکاری بیمارستان و قصور پزشکی پسرم دچار مرگ مغزی شد. روزاول که به بیمارستان مراجعه کردیم مشکل چندانی نداشت و بر اساس تشخیص پزشکان احتیاج به عمل پیدا کرد. تقریبا ۴ روز بعد از عمل، این اتفاق افتاد و ما روز 23 آبان اهدای عضو را انجام دادیم که حدود یک هفته از این اتفاق گذشته بود.
معین ۱۸ ماهه حالا با مرگش به ۴ نفر زندگی بخشیده و قلب، کبد، کلیهها و ریهاش را به کودکان هم سن و سال خود اهدا کرده است تا فرصت دوبارهای برای نفس کشیدن داشته باشند.
حالا محمد سینا ۱۰ ساله و امیر ۲۰ ماه -برادران معین- اگرچه دلتنگ برادر خود میشوند و بیتابی میکنند اما بزرگتر که شدند، خاطرهای از ایثار و بزرگی پدر و مادرشان دارند که برای فرزندانشان تعریف کنند.
حمایت از اهداشوندگان
بر اساس قانون، اهداکنندگان نمیتوانند دریافت کنندگان اعضا را بشناسند و آنها را ملاقات کنند. خانواده قاسمی اما یکی از آرزوهایشان دیدن به قول خودشان فرزندانشان است. پدر معین در همین رابطه میگوید: ما تقاضا داشتیم که دریافت کنندگان اعضا را ببینیم، اما برای ما توضیح دادند که این قانون و محرمانه است و ما هم تبعیت کردیم.
بزرگی و ایثار این خانواده انگار بیش از اینهاست که میگویند اگر از بین این بچهها کسی بود که از نظر مالی مشکل داشت میتوانیم تا حد توان از این بچهها حمایت کنیم، چرا که اینها هم بچه خودمان هستند.
یکی از هزاران نفر
معین یکی از هزاران نفری است که در سال دچار مرگ مغزی میشوند، اما سوال اینجاست که چند نفر از آنها مانند مادر معین و معینها زندگی را به افراد دیگر هدیه میکنند.
ولیالله صمدی کارشناس شناسایی و فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی قم میگوید امسال در استان قم ۱۰ مورد و سال گذشته ۱۱ مورد اهدای عضو انجام شده است.
۱۰ نفر اهدای عضو در سال به نظر نمیرسد با توجه به حجم بالای مرگ مغزی در سالهای اخیر آمار قابل توجهی باشد. وضعی که امروز در کل کشور حاکم است و آمار اهدای عضو چنگی به دل نمیزند.
به گفته صمدی، در سال حدود ۵ تا ۸ هزار نفر در کشور دچار مرگ مغزی میشوند که سال گذشته تنها ۷۰۰ نفر اعضای خود را اهدا کردند.
کارشناس شناسایی و فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی قم درباره وضعیت استان قم افزود: استان قم در اهدای عضو در مقایسه با سایر استانها وضعیت تقریبا متوسطی دارد اما با آمار مطلوب فاصله زیادی داریم.
صمدی با اشاره به اینکه تعداد اهداکنندگان به ازای هر یک میلیون نفر در استان قم ۱۰ نفر بوده، در حالی که میانگین کشور ۵ نفر است، اظهار داشت: سال گذشته ۱۱ نفر که اهدای عضو داشتند جان ۲۴ نفر را نجات دادند.
نبود امکانات عمل پیوند در قم
اهدای عضو اما با سختیها و مشکلاتی هم همراه است. تهران به عنوان مرکز جراحیهای پیوند کشور شناخته شده و اعضای اهدایی برای انجام عمل پیوند به تهران منتقل میشوند.
به گفته صمدی، استان قم در حال حاضر امکانات عمل پیوند را ندارد و عمل پیوند داوطلبان بعد از شناسایی و فراهم آوری اهداکنندگان در استان، در بیمارستان شریعتی تهران انجام میشود.
آمار اندک اهداکنندگان در استان و کشور مایه تامل است. در کشوری که اعتقاد به معاد از پذیرفتهترین اصول است، اهدای عضو میتواند بسیار بیش از این در بین مردم فراگیر باشد.
در سالهای اخیر هم اقداماتی برای رواج هر چه بیشتر اهدای عضو در کشور اندیشیده شده است؛ از تلاش صداوسیما و رسانههای گوناگون گرفته تا اقدام برخی از هنرمندان به این کارخداپسندانه.
راهکار صدور کارت اهدای عضو هم از جمله عواملی بوده که در همین سالها رشد آمار اهدای عضو را سبب شده است، اما عامل دیگری که میتواند در رشد این آمار موثر باشد فعالیت رابطان پیوند است.
کسانی که بیشتر از خانواده خود اهداکنندگان هستند و برای جلب رضایت خانوادههای مبتلایان به مرگ مغزی تلاش میکنند. خانوادههایی مثل پدر و مادر معین که تنها به حرف بسنده نکرده و اعتقاد به این جمله را در عمل اثبات کردهاند که «مرگ پایان زندگی نیست».
منبع: همشهری