تابناک کهگیلویه و بویراحمد، مهدی مرادی، چند روزی است که مجموعه دادگستری استان و مسئولین ارشد استان آماده میزبانی از رئیس قوه قضائیه یا به عبارتی قاضی القضات کشور میشوند. به عنوان یک خبرنگار در بخش پوشش رسانهای این رویداد دعوت به پوشش خبری شدم که جای بسی خوشحالی است برای یک خبرنگار که بتواند در چنین رویدادهایی در صحنه و بدون واسطه حضور داشته باشد تا ضمن انعکاس شفاف رویداد برای مخاطبان، احیانا از همین فضای موجود برای مطالبه گری و یا حتی تقدیر از عملکردهای مثبت به منظور انگیزه دادن استفاده کند.
اخیرا در شهر چرام و در آستانه هفته معلم یک چالش غیر ضرور برای فرهنگیان و حوزه دادستانی ایجاد شد که تبعات آن به هفته معلم هم کشیده شد که لازم است در این خصوص چند نکته شفاف و از نگاه رسانه به آن پرداخته شود.
در کلیت ماجرای اتفاق افتاده، اینکه چه کسی مقصر بوده در شرایط کنونی لازم نیست و اگر ضرورتی وجود داشته باشد هم دادگستری و دستگاه قضایی بازرسی و حراست و حفاظت دارد و میتواند تحت قوانین موجود به جزئیات ماجرا بپردازد و حتما هم تاکنون اقدامات قانونی را انجام داده اند و اگر ضرورتی دیدند به افکار عمومی توضیح میدهند و هم آموزش و پرورش دارای دوایر بازرسی و حراست با سطوح تعیین شده است و میتواند در خصوص تخلفات احتمالی پیگیری کند و به افکار عمومی پاسخ دهد، اما نکات مهمتری از نگاه نگارنده این یادداشت وجود دارد که احساس میشود باید مورد توجه همه قرار میگرفت و در ادامه هم همینطور.
در وهله اول همه باید بدانند که قانون فصل الخطاب است و قاضی و معلم در برابر آن باید گردن خم کنند هیچ کس فراتر از آن را مطالبه نکند.
نکته بعد اینکه در مدیریت یک شهر دستگاههای مختلف نقش آفرین هستند و گاها ضروری است به تناسب مسئولیت، مسئولیت پذیری هم وجود داشته باشد، قاضی به میزان قدرت و مسئولیت و معلم هم به همین میزان.
نکته دیگر اینکه مراجعه به فضای رسانه و یا مجازی برای شفاف سازی یا هر دلیل دیگر در واقع به این معنی است که فرد به افکار عمومی مراجعه کرده و انتظار قضاوت از افکار عمومی دارد و یا در بدبینانهترین حالت شخص یا دستگاه میخواهد اقتدار خود را درست یا غلط به افکار عمومی نشان دهد که از نگاه نگارنده این یادداشت در چنین موضوع حساسی (موضوع کنکور) با هر نیتی این مراجعه به فضای رسانه و یا مجازی از هر طرفی صورت گرفته باشد، نوعی بی سلیقگی و عدم توجه به تبعات چنین موضوعی چه در فضای مدیریتی برای تصمیم گیری مافوق و چه تحریک بی دلیل افکار عمومی برای اظهارنظر در چنین شرایطی است.
در ماجرای رخ داده در شهر چرام اظهارنظرهای رسانهای زیادی شد که برخی بیانیههای تقابلی و برخی سخن از تریبونها و در پشت صحنه هم اتفاقاتی مانند احضار و پیگیری دستگاهها انجام شد و برخی صواب یا ناصواب در رسانهها آتش بیار معرکه بودند و نهایتا هم مشخص نشد که نتیجه چه شد؟! که البته ساختار حرفهای رسانهای میگوید یا باید از همان ابتدا مدیریت ماجرا اتفاق میافتاد و افکار عمومی را تحریک و یا تخریب نمیکرد یا اینکه با شفافیت ، نهایت ماجرا و نتیجه این اردوکشی رسانهای مشخص میشد، اما باز هم مسکوت ماندن رسانهای ماجرا برای خواباندن التهاب ایجاد شده بی دلیل، منطقی به نظر میرسد و البته انتظار این است که همین روند ادامه پیدا کند و کلیت ماجرا فیصله یابد.
در خصوص آموزش و پرورش باید گفت ضمن پذیرش اجرای مر قانون آن هم در شرایطی مثل کنکور از سوی مجریان، در پیش گرفتن شیوهای دوستانهتر و توجه به جایگاه ضروری بوده و احیانا بیان ادبیاتی که موجب نادیده گرفتن جایگاه و مسئولیت بازدید کننده، باشد اصلا لازم نبود و حتما باید مدیریت صحنه رخ میداد.
اما در خصوص تیم بازدیدکننده که گویا با ریاست حوزه قضایی این شهر بوده، دقیقا همین شرایط ضروری بوده و پختگی و نگاه به شرایط نشان دهنده توانایی شخص در مدیریت صحنه را نشان میدهد.
در مورد عملکرد حوزه قضایی از جمله حوزه دادستانی چرام، حتما دو گروه باید قضاوت کنند . اولا مردم این شهر هستند که به عینه میبینند این حوزه دارای چه شخصیت و عملکردی است و ثانیا مسئولین مافوق است که مسئولیت بررسی عملکرد و تصمیم گیری برای ارتقاء جایگاه در صورت مثبت بودن عملکرد و یا احیانا جلوگیری از عدم ارتقاء در صورت عدم مثبت بودن عملکرد را دارند .
و نهایتا اینکه انتظار این است در زمان حضور رئیس قوه قضائیه در استان خیلی به ماجرا پرداخته نشود و با توجه به احتمال سفر قاضی القضات به شهرستانها از جمله چرام، بر موضوعات مهم قضایی تمرکز شود و احیانا اگر گرههایی قانونی و حقوقی در خصوص تامین منافع عمومی وجود دارد به آن پرداخته شود.
نکته پایانی و مهمتر اینکه در شرایط موجود هیچ کدام از طرفین در صدد بهره برداری از فضای رسانهای به نفع خود که احیانا میتواند موجب تحریک طرف مقابل و یا افکار عمومی شود، نباشد و به شدت از این موضوع پرهیز شود.