کارشناسان خبره خارجی، معتقدند که تلفیق این روشها، خیلی فایده داشته است؛ تاجاییکه حافظه حقیر یاری میکند، چندوقت پیش، رسانهها عکسهایی از یک زندان در هلند منتشر کردند که بیشتر به هتل شباهت داشت! با این هزینههای کمرشکن، معلوم است که هرچقدر خلوتترش کنند، به نفعشان است. مشتری زندان کم بشود، تبعا میتوان کاربری این زندانها را عوض کرد و مثلا بزنند توی کار هتلداری، مثلا مذاکرات چندجانبه برخی کشورها را در آنجا برگزار کنند که بیشتر به درد میخورد.
درست است که کارشناس حقوق قضایی و زندان و اینجور مسائل تخصصی نیستم، ولی تخصصنداشتن حقیر در این وادی، دلیل نمیشود که جامعه از پیشنهادهای ارزشمند این مخلص بیادعا، محروم شود! جامعه چه گناهی دارد؟! لذا در همین راستا، چند پیشنهاد کاربردی ارائه میکنم، مسئولان دوست داشتند، نیمنگاهی بیندازند:
* کمک در سالمسازی محیط: نظافت محیط، در افزایش رفاه و کمشدن امراض نقش زیادی دارد. اگر مجرمان محترم را بهجای بخوروبخواب و اقامت در هلفدونی، به این کار خداپسندانه وادار کنند، خیلی خوب است. میشود گروهان نظافت تشکیل داد و با همت مضاعف این عزیزان جارو و خاکانداز به دست، شهرها و جادهها و روستاها را برق انداخت. اینجوری مشکل کمبود برق هم نخواهیم داشت!
* تمیزکردن زباله از ساحل دریا: مجرمان نواحی مرکزی کشور را که بعضا دریاندیده تشریف دارند، ببرند سواحل شمال یا جنوب کشور و پاکسازی ساحل دریا را به آنها بسپارند. زندانیان شمالی و جنوبی دریادیده را هم ببرند به مناطق مرکزی و کویری کشور، تا کویرها را پاکسازی کنند. بعد از نظافت، بهشان فرصت بدهند بدنشان را روغن بمالند و حمام آفتاب بگیرند و سولاریوم طبیعی نمایند؛ البته تاجاییکه ته نگیرند و جزغاله نشوند، حیف این ویتامین D آفتاب است که دارد هدر میرود!
* کتابخوانی: مجرمان را وادار کنند که کتاب بخوانند. مجرمی که کتاب بخواند، دیگر وقت اضافه ندارد که برود خلاف کند! اینطوری، غیر از اینکه سواد عمومی جامعه و نرخ کتابخوانی بالا میرود، نرخ خود کتاب هم پایین میآید.
* کتابنویسی: بسیاری از مجرمان دستبهقلم هستند. از اینها بخواهند بنشینند و کتابهای خوب بنویسند. با زندانیان دیگر مصاحبه کنند و فوتوفن اختلاس و دزدی و قتل و غارت را از زیر زبانشان، بیرون بکشند و برای آگاهی و عبرت سایر هموطنان منتشر کنند. به این میگویند: استخراج دانش!
* تدریس و مشاوره در زمینههای تخصصی: حیف این استعدادهاست که در زندان بپوسند. اختلاس گران محترمی که راههای اختلاس و نفوذ به سوراخسنبههای قوانین را بلد هستند، خوب است بهعنوان مشاور و مدرس به کار گرفته شوند و از دانش آنها برای حذف زمینه جرمهای مشابه بهره بگیرند، مانند استخدام هکرهای کامپیوتری در شرکتهای بزرگ.
* بهکارگیری در حوزه تخصصی موضوع جرم: مثلا دزدانی که ظرف سه سوت انواع و اقسام قفل ماشین، خانه و گاوصندوق را باز میکنند، بگذارند برای بازکردن قفل بسته کار مردم. کم نیستند کسانی که کلیدشان را گم کردهاند و کارشان گیر است!
* تماشای بازیهای فوتبال و تشویق اجباری: مجرمانی را که اهل ورزش نیستند، وادارند که بنشینند و فوتبال تماشا کنند. تخمه آفتابگردان را هم از جلوی دستشان بردارند که چربیشان بالا نرود و قوزبالاقوز نشود. پیگیری لیگ و رده فعلی تیمهای مطرح جدول، باید جزو وظایفشان باشد.
عجالتا همین مقدار بس است. بقیه پیشنهادها باشد برای بعد!