محمدرضا پورمحمدی ترجیح داد امشب بعد از حضور در شیرخوارگاه احسان میهمان هاشم چاووشی، همکار دیرین و دوست صمیمی خود باشد و برای این هنرمند توانمند که همواره لبخند را بر لبان مردم مینشاند آرزوی شادکامی کند.
حوالی ساعت 5 بعد از ظهر به آپارتمان هاشم آقا رسیدیم. باید به طبقه 4 میرفتیم و آسانسور ظرفیت همه همراهان استاندار را نداشت. به همین دلیل بیشتر همراهان ترجیح دادند از پلهها بالا روند. هاشم آقا که منتظر این میهمانان عزیزش بود، به محض مشاهده ما با همان لحن شوخ طبع و خندهآفرینش گفت: «بابام به آسانسورونان گلیدوز دا... سلام علیکیم...»
10 نفری میشدیم و همانند میهمانان تله تئاتر چیلله قارپیزی مشتاق دیدار و پذیرایی هاشم آقا بودیم. استاندار خاطرات شیرینی از همکاریهای قدیم خود با هاشم آقا در صدا و سیما تعریف کرد و گفت: چقدر در این سالها هاشم آقا مردم را دلخوش کرده و خنده را بر لبان آنها نشانده است.
هاشم آقا هم گفت: بنده هنوز مبتدی هستم و در اول راه. عالم هنر شبیه یک اقیانوس است. چه هنرمندانی در آذربایجان وجود داشتهاند که گمنام آمدهاند و گمنام رفتهاند.
این هنرمند از کسانی مثل علی سلیمی، دادستان پور، عاشیق رسول اسکندری و عاشیق رسول قربانی یاد کرد و گفت: اینها مفاخری هستند که در گمنامی زیستهاند و جامعه قدر آنها را ندانست.
هاشم آقا ادای بنی صدر را بهتر از خودش درمیآورد!!
چاووشی با بیان اینکه در کارنامه کاری 50 سالهام یک نقطه سیاه هم وجود ندارد، افزود: از جمله افتخاراتم این است که اولین نماز جمعه بعد از انقلاب را در تبریز خودم به طور مستقیم از رادیو پخش کردهام.
پورمحمدی هم گفت: همه مردم هاشم آقا را فقط به عنوان یک بازیگر میشناسند در حالی که وی هنرهای دیگری مثل صدابرداری و تهیه کنندگی نیز دارند که معمولا از نظرها دور میماند. آن موقعها هاشم آقا ادای بنی صدر را بهتر از خودش درمیآورد!! واقعا چه روزهای شیرین و خاطرهانگیزی بود...
هاشم آقا در ادامه به خاطرات تله تئاتر چیلله قارپیزی اشاره و اضافه کرد: یکبار یکی از دوستان از من پرسید چرا شما داخل هندوانه فیلم را از اول خالی نکردید که مجبور نباشید کل آن مسیر نسبتا طولانی را در فیلم با یک هندوانه سنگین طی کنید؟!! من هم گفتم به نکته خوبی اشاره کردید ولی کاش زودتر میگفتید!!!
چاووشی توضیح میدهد: چیلله قارپیزی را ما 35 سال پیش به همراه آقای پورهادی در عرض 3 روز نوشتیم و با نابازیگران تمرین و پخش کردیم. 3 هزار تومان هم در آن زمان کل هزینه پروژه بود. با این حال همه مردم از این تله تئاتر 45 دقیقهای ابراز خرسندی کردهاند.
در قدیم پینهها روی زانوی شلوار بود و حالا در دل است
استاندار هم بیان کرد: در وجود هاشم آقا کاریزمایی وجود دارد که همه اطرافیان از آن انرژی میگیرند و ناخودآگاه شاد میشوند. گم شده امروز جامعه ما نشاط و سرزندگی است؛ در قدیم پینهها روی زانوی شلوار بود و حالا در دل است و با این اوصاف وجود هنرمندی مثل شما برای جامعه غنیمت بزرگی است.
تعداد میهمانان امشب هاشم آقا نسبتا زیاد بود اما برخلاف فیلم چیلله قارپیزی دیگر دلهره پذیرایی از اینهمه میهمان را نداشت و قطعا توی هندوانه را خالی نکرده بود!! چند خاطره رنگارنگ دیگر از هندوانه و شب یلدا تعریف کرد و بالاخره هندوانه را برید و صدای برش چاقو خبر از توپری، شیرینی و آبداری هندوانه میداد.فارس