افشار سلیمانی در سرمقاله ای در روزنامه اعتماد، نوشت: البته این نوع تحریمهای امریکا علیه ترکیه نیز سابقهدار است. بهطور مثال در سال ١٩٧٥ پس از آنکه ترکیه به قبرس شمالی حمله کرد آن زمان نیز مشکلاتی میان دو کشور به وجود آمد و امریکا...
ترکیه را تحریم تسلیحاتی کرد ولی روابط آنها قطع نشد و کارشان به جای باریک نرسید. اکنون نیز اگرچه ممکن است که روابط میان ترکیه و امریکا به یک مو بند باشد اما به نظر میرسد که این مو پاره نمیشود و مجددا این مو احیا میشود و در راستای تقویت آن قدم برمیدارند و به سمت رشد پیش میرود. در حال حاضر نیز منطقه خاورمیانه بهشدت ملتهب است. بحث فلسطین، سوریه، چالشهای خلیج فارس از جمله مواردی هستند که در خصوص آن دو کشور منافعی مشترک و متفاوت دارند. برای اینکه بتوانیم ارزیابی دقیقی از این مناسبات انجام دهیم، در بحث تحلیل روابط خارجی باید به این نکته توجه کرد که نیازهای متقابل دوجانبه و منطقهای کشورها و مولفههای قدرتشان را به عنوان سه فاکتور اساسی در نظر بگیریم. اگر این سه فاکتور را ببینیم که پارامترها و نیازهای متقابلی وجود دارد، اما اختلاف هم وجود دارد ولی مولفههای قدرت برابری نمیکنند.
اگرچه امریکا در نظام بینالمللی پساجنگسردی آقای ترامپ شمشیر را از رو بسته و رفتارش با روسای جمهور قبلی امریکا حتی با جمهوریخواهان متفاوت است، اما به هر حال امریکا به عنوان کشوری است که از مولفههای قدرت بیشتری بهرهمند است طبیعتا اگر اینگونه نبود حداقل اجازه اینگونه رفتار به ترامپ داده نمیشد.زیرا نظام بینالملل قدرتمحور است نه عدالتمحور، از همین رو امریکا به دلیل همین مولفههای بیشتر قدرت به اتکای آن در عرصه بینالمللی بازی میکند. همه کشورها بازیگر عرصه بینالمللی نیستند و کشورهایی مانند ترکیه باید بدانند که نمیتوانند به دلیل همین کمبود مولفهها یک بازیگر بینالمللی باشند. بنابراین باید با دیپلماسی مسائل خود را حل کنند. اگرچه توسعهطلبی از سوی امریکا نمود بارزی دارد. البته این به معنی آن نیست که به امریکا حق میدهیم. اکنون مسائل ایران و امریکا، شدت بیشتری نسبت به ترکیه و امریکا دارد.
اکنون اگر در موضوع سوریه، ترکیه و امریکا اختلافاتی دارند اما امریکا با ترکیه در سوریه هماهنگی بیشتری دارد تا با ایران و روسیه، این فاکتوری است که ترکیه میتواند از آن به خوبی استفاده کند و امریکا آن را در نظر دارد. از طرفی برای امریکا بسیار مهم است که در منطقه خاورمیانه یک کشور غیر عرب در میان کشورهای متعدد مسلمان عرب بسیار لازم است.این نقش را پیشتر شاه برای امریکا ایفا میکرد ولی امروز این نقش را ترکیه دارد. اگرچه عربستان و امارات اتحادهایی با امریکا دارند به دلیل همین اتحادها امتیازهایی به آنها میدهد. با وجود آن امریکا به ترکیه نیاز بیشتری دارد. ترکیه عضو ناتو است و پایگاه اصلی ناتو در ترکیه قرار دارد و هرگز امریکا نمیخواهد ترکیه را از دست بدهد و قطعا این موضوع را مورد ملاحظه قرار میدهد.
اگر اختلافات کنونی امریکا و ترکیه را مورد بررسی قرار دهیم، نخستین آن بحث استرداد آقای فتحالله گولن از سمت امریکا است و در طرف مقابل نیز اکنون ترکیه کشیشی امریکایی را دستگیر کرده که حاضر به آزادی وی نیست. البته این دو موضوع فینفسه نمیتوانند آنقدر حایز اهمیت باشد. ولی به نظر میرسد پس از حمایت ترکیه از قطر در بحران کشورهای حاشیه خلیج فارس، همانگونه که در ایران هم شاهد آن بودیم، پشت سر تمامی این فشارها عربستان و اسراییل قرار دارد. زیرا ظاهرا آقای ترامپ حرف شنوی زیادی از اینها دارد و موجب شده است که تحریمهایی علیه دو وزیر ترکیهای از سوی امریکا وضع شود.
در کنار اینها مسائل دیگری نیز وجود دارد. ترکیه اکنون میخواهد که از ابزارهای خود در برابر این موضوع استفاده کند که از جمله میتوان به خروج از ناتو اشاره کرد. البته نباید آقای اردوغان حرف آخر را اول میزد. زیرا دیپلماسی اینگونه نیست که شما یکدفعه اعلام کنید که از ناتو خارج میشوید. اما شرایط نشان میدهد که اردوغان بهشدت نگران تاثیرگذاری سیاستهای امریکا در بحث اقتصادی ترکیه است.
به نظر میرسد اردوغان واکنش جدی به این موضوع نشان داده تا بتواند هرچه زودتر چالش را کاهش دهد تا امریکا نگران شود که مبادا ترکیه به سمت روسیه، ایران و چین سوق پیدا کند، زیرا در شرایطی که امریکا پرونده ایران را روی میز دارد و با روسیه نیز بحث تحریمهای این کشور مطرح است و با چین هم وارد یک جنگ تجاری شده است، نمیخواهد ترکیه را در این نبرد از دست بدهد. آقای اردوغان هم قصد دارد تا با استفاده از این اهرم فشار امریکا را مجبور به عقبنشینی از این مسیر کند. اما با توجه به اینکه در داخل ترکیه مشکلات به لحاظ اقتصادی زیاد شده و اردوغان با وجود آنکه در انتخابات پیروز شده است به نظر میرسد موقعیت سیاسی وی تضعیف شده است.
اردوغان باید اکنون نگران آن باشد که مبادا اقتصاد ترکیه دچار مشکل شود و این بحث کاهش ارزش پول ملی تبدیل به چالشی جدی شود. هرچند که ترکیه و امریکا نیاز متقابل به یکدیگر دارند اما ادامه این روند و تشدید وضعیت کنونی میتواند مشکلات جدی را برای ترکیه به همراه داشته باشد و بعید به نظر نمیرسد که امریکا بخواهد این روند را ادامه دهد، زیرا ترامپ به هیچ نظمی پیش از خود پایبند نیست و به راحتی از تمام تعهدات کنارهگیری میکند و حتی علیه متحدان امریکا نیز دست به اقدام میزند. هرچند در کوتاهمدت میتواند به ضرر ترکیه باشد، اما در آینده این روند شرایط سختی را برای امریکا به همراه خواهد داشت.
در شرایط کنونی اگر این روند ادامه پیدا کند میتواند موقعیت ترکیه را در گروه ٢٠ هم تضعیف کند و هزینه سنگینی را برای ترکیه به همراه خواهد داشت. در حال حاضر به نظر میرسد که اولویت ترکیه باید دیپلماسی باشد و با دیپلماسی مسائل را حل و فصل کنند.
*منبع:روزنامه اعتماد