یک سال قبل، روز اسارت
ماجرای عملیاتی را که منجر به اسارتش می شود، برای ما این گونه تعریف می کند: تکفیری ها به هیچ فردی رحم نمی کنند، چه مردم عراق باشند و چه مردم سوریه برای آنها تفاوت نمی کند و اصلابه اصول اخلاقی پای بند نیستند. هدف رزمندگان فاطمیون، دفاع از مقدسات و دفاع از حرم حضرت زینب(س) است و من و دیگر رزمندگان هم با همین هدف به سوریه رفتیم. یک سال قبل در روزی که قرار بود عملیات داشته باشیم، از همان ابتدای صبح، بچه های فاطمیون در منطقه بودند، ساعت های اولیه صبح عملیات طبق نقشه با موفقیت پیش می رفت، حدود 100 متر پیشروی داشتیم تا این که ساعت 8:30 صبح حملات تکفیری ها آغاز شد. در این درگیری ها «سید ابراهیم» یکی از همرزمانم زخمی می شود و حاج «حسین بادپا» فرمانده عملیات هم به شهادت می رسد. شهادت حاج حسین روحیه بچه ها را کمی ضعیف کرده بود و مقاومت برایمان سخت شد. تا این که نیروهای تکفیری محاصره مان کردند و محور مقاومت در آن منطقه شکسته شد.
شکنجه حتی در روزهای ماه مبارک رمضان
نفس عمیقی می کشد و ادامه می دهد: از گروه ویژه هفت نفره ما 5 نفر شهید شدند. من و عباس وفایی در منطقه تا ساعت 23 شب به دنبال راه نجات بودیم اما تکفیریها آن مناطق را محاصره کرده بودند تا این که در تاریکی شب مسیر را گم کردیم و از دل جبهه های دشمن سر در آوردیم و ما را به اسارت گرفتند. تکفیری ها با بی رحمی تمام همان اول حکم کافر بودنمان را صادر و شکنجه را آغاز کردند. با چوب، تسمه، شیلنگ، کابل برق و قنداقه تفنگ به سراغمان می آمدند. در مدت یک سال اسارتمان 111 روز صبح، ظهر و شب شکنجه شدیم. حتی در ماه مبارک رمضان رحم نمی کردند و شکنجه می شدیم. دوران سختی بود، تمام روز در یک اتاق دربسته بودیم بدون امکانات بهداشتی و اولیه مانند آب.
از ما کار می کشیدند و شکنجه می کردند
هر چند روزی می آمدند با یک تکه نان در دست ابتدا ما را زیر مشت و لگد می گرفتند و بعد از آن تکه نانی می دادند. روزهای سخت شکنجه گذشت، بعد از مدتی ما را که چهار نفر بودیم به مکانی دیگر منتقل کردند. آنجا بیشتر از ما کار می کشیدند و در طول روز باید خندق های نظامی با عمق 2 متر را حفاری می کردیم. کار بسیار خطرناکی بود، مواد منفجره در زیر خاک این مناطق بود و هر لحظه احتمال انفجار در هنگام حفاری وجود داشت. اما برای آنها جان ما هیچ ارزشی نداشت... .
با چهار تکفیری تبادل شدیم
بالاخره بعد از گذشت یک سال لحظه آزادی در روز تبادل اسرا رسید. ابتدا ما را به محله ای به نام آتش بردند، ما چهار اسیر بودیم که با چهار نیروی تکفیری تبادل شدیم. نیروهای نظامی سوریه ما را تحویل گرفت ند و بعد از مدتی به ایران بازگشتیم.
همه ما برادران دینی هستیم
این رزمنده مجاهد که متولد سال 1362 است، با همان گویش شیرین افغانستانی خود، می گوید: مبارزه رزمندگان در مقابل نیرو های تکفیری پیام مقاومت و دفاع از ارزش های اسلامی، دفاع از حریم اهل بیت(ع) و عقاید شیعه دارد.
صحبتم با تک تک بچه شیعه هاست، چه ایرانی چه افغانستانی، فرقی نمی کند همه ما برادران دینی هستیم، انگیزه جهاد بچه های فاطمیون عشق به حضرت زینب(س) است و این موضوع باعث می شود رزمندگان در این جبهه جانشان را درکف دست بگیرند و در مقابل نیروهای تکفیری، افرادی که مدعی اند تنها خودشان مسلمان هستند و دیگر مسلمانان را کافر می دانند، ایستادگی کنند.
منبع: خراسان