«تابناک باتو» ـ دربارهی علت تجاوز مردان به زنان افسانهی ساده و شگفتآور قدیمی وجود دارد. این افسانه چنین است: اگر مردی، به دلیل محرومیت جنسی یا شهوترانیِ ذاتی، بیش از حد برانگیخته شود، آنگاه کنترل خود را در برابر یک زن بیدفاع از دست خواهد داد. این فرض اساسی در نخستین روزهای تولد روانشناسی به عنوان یکی از یافتههای علمی دستنخورده باقی ماند.
ریچارد فون کرافت در هنگام نگارش کتاب جنایات روانیِ جنسی (۱۸۸۶) چنین میپنداشت که متجاوزان از نعوظ دائمی و حالتی نزدیک به بیشفعالیِ جنسی یا نوعی بیماری روانی رنج میبرند که نمیگذارد خواستههای شهوانیِ خود را مهار کنند. این نوعی مسالهی سادهی هیدرولیک بود. اگر فشار بسیار زیاد باشد یا مجرا بسیار ضعیف، آنگاه ناگهان جنایتی هولناک رخ میدهد.
پژوهشهای مختلف نشان داد که سطح تستوسترون در متجاوزان بالاتر از بقیه نیست. محرومیت جنسی هم ارتباطی با تجاوز نداشت. پیمایشهای انجامشده نشان داد که حتی در واقع متجاوزان در مقایسه با دیگر مردان، شرکای جنسیِ توافقیِ بیشتری داشتند. و همانطور که پل گبهارد (Paul Gebhard) و همکارانش در مؤسسهی تحقیقات جنسی (مؤسسهی کینزلیِ کنونی) در کتاب مهاجمان جنسی، تحلیلی دربارهی انواع نشان دادند، به همان اندازه محتمل است که متجاوزان متأهل زندگی جنسیِ فعالی با همسرانشان داشته باشند. این نتایج، صرفنظر از گرایش سیاسی محققان، چنان هماهنگ بود که سبب شد همهی گروهها از این عقیده دست بردارند که تجاوز ناشی از نعوظ دائمی یا محرومیت است.
یک مرد برای اینکه مرتکب تجاوز جنسی شود باید به نسبت، اما نه به شکل چشمگیری، فردی ضداجتماعی باشد ــ یعنی به اندازهای که بیش از حد در بند همدلی با قربانیان نباشد. به نظر میرسد که این ویژگی پیششرط هر جرمی است که قربانی دارد، و در واقع، ویژگیهای شخصیتیِ متجاوزان با ویژگیهای محکومین به چاقوکشی و سرقت همسان است. اما مردی که قادر به تجاوز است عموماً تنها در صورتی مرتکب این جرم میشود که باور داشته باشد این جرم در نگاه رفقایش توجیه میشود و میتوان از مجازات گریخت. به نظر میرسد که وضعیت تعداد چشمگیری از مردان با این شرایط جور در میآید؛ اکثر متجاوزانی که در سن کالج بودند نه تنها نگران مجازات نبودند بلکه سرخوشانه میگفتند از مجرمانه بودن عمل خود خبر نداشتند. اسکالی با نگریستن به این تصویر کلی نتیجه گرفت که اکثر تجاوزها محصول «فرهنگ تجاوز» است؛ فرهنگی که به مردان میگوید در بسیاری از موقعیتها تجاوز به زنان نه تنها رفتاری طبیعی بلکه کاملاً بیخطر است.