هرچه نقش مردم در تصمیمگیری و تصمیمسازی اجتماعی و سیاسی پررنگ تر باشد به سودنظام و دولت است. یکی از مهمترین اهداف این انتخابات حضور مردم در روند تصمیم سازی و دموکراسی بودکه این اتفاق با موفقیت رخ داد.
تغییر مدیران ، استانداران ، فرمانداران و بخشداران و ... در دولتهای قبل هم وجود داشته است و مختص به دولت روحانی نیست. باقی ماندن برخی مدیران دولت قبل در دولتهای سازندگی،اصلاحات و مهرورز نیز وجود داشته است. در دولت تدبیر و امید برخی از این مدیران در کارهای تخصصی خود ابقا شدهاند که یا امکان تغییر وجود نداشتهیا هزینههای زیادی به همراه داشته است ک فعلا بکار خود ادامه می دهند .
دولت روحانی دارای سعه صدر و نگاه وسیع است و تلاش میکند حلقه دولت را وسیع تر و فراخ تر کند و نه تنگ تر. رییس جمهور در ابتدای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری عنوان کرد که من با «شمشیر» و «داس» نیامدهام. دولت فعلی در ابتدای روی کارآمدن خود نیروهای باتجربه را به چند دلیل مورد استفاده قرار داد. مهمترین دلیل این مساله نیز بههم ریختگی سازمانی و ساختاری در بخشهای مختلف بود کهمیراث بهجا مانده از دولت قبل بهشمار میرفت.
اگر ما بدون نگاه جناحی و سیاسی به سال ابتدایی همه دولتها توجه کنیم متوجه میشویم که تمامی دولتهای قبلی و فعلی در سال ابتدایی روی کارآمدن خود برخی از مدیران را تغییر دادهاند. این تغییرات در دولت احمدینژاد به بالاترین میزان خود رسید. دولت روحانی اما با سختترین وضعیت از نظر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روبه رو بود.در نتیجه تغییرات مدیریتی آقای روحانی به نوعی ضرورت برای دولت محسوب میشد که «کشتی به گل نشسته» دولت را به سرمنزل مقصود برساند.
آقای روحانی برای این امر خطیر به مدیران باتجربه، کاربلد و امتحان پس داده نیاز داشت که از آزمون و خطا پرهیز شود. با این وجود سیاست دولت این بوده که در سالهای دوم و سوم از مدیران جوان استفاده کند. هم اکنون که نزدیک به دو سال از عمر دولت تدبیر و امید میگذردو در حال تربیت کادرهای جوان برای آینده هستند. این مساله به این معناست که یکی از مهمترین دغدغههای دولت تدبیر و امید تربیت مدیران جوان برای آینده کشور است.
دولت روحانی هیچ زمان نسبت به این مساله بیتوجه نبوده است. دولت تدبیر و امید با توجه به سختگیریها، کار شکنی ها و انتقادهای غیرمنصفانهای که علیه آن صورت میگیرد هیچگاه از هدف اصلی خود که خدمت به مردم و کشوراست غافل نشده و همچنان در این راه با قدرت جلو میرود.
اگر در داخل کشور بهجای کارشکنی به دولت کمک میشد حرکت هوشمندانه دولت قدرت و شتاب بیشتری به خود میگرفت.
اما ، گرچه در اردبیل برخی از مدیران و بخشداران و یکی از فرمانداران احمدی نژاد همچنان بر مسند کار باقی مانده است، اما در این مدت شاهد تغییر مدیران و فرماندارانزیادی بوده ایم که عمر مدیریت آنها به شش یا هشت ماه هم نرسیده است و این بی ثباتی و یا تحت فشار قرار گرفتن استاندار توسط نمایندگان و یا بخاطر استعفا انجام یافته است.
در روزهای اخیر زمزمه هایی مبنی بر تحت فشار قرار گرفتن دکتر خدابخش استاندار دولت تدبیر و امید، در مورد جابجایی حاج صادق سروری، مدیرکل سیاسی و انتخاباتی ، توسط یکی از نمایندگان اردبیل هستیم ،گویا فشار یکی از نمایندگان بر استاندار در رابطه با تغییر بخشداران و زیر بار نرفتن مدیرکل سیاسی و انتخاباتی، دلیل اصلی این موضوع است.
گویا نماینده محترم وظیفه اصلی خودش را از یاد برده است و شبانه روز سعی در جایگزین کردن نیروهای خودش می باشد . اما ، چنین رفتارهایی باعث خواهد شد در هفتم اسفند 94 ، توسط مردم پاسخ مناسب را دریافت نماید.
بودند نمایندگانی که بعلت دخالتهای بیش از اندازه، گماردن نیروهای نزدیک به خودشان در پستهای مختلف و فراموش کردن وظایف اصلی نمایندگی در دوره های نه چندان دور ، مورد غضب مردم قرار گرفتهبا صندلی های سبز خانه ملت خداحافظی کردند.
یک نماینده به استاندار فشار می آورد تا فلان فرماندار فلان شهرستان عزل شود، بعد از مدتی ، فلان نماینده دیگر به استاندار فشار می آورد مدیرکل سیاسی و انتخاباتی ( آقای توکل لظفی) عزل شود، بعد از مدتی فلان نماینده به استاندار فشار می آورد ، تا فلان مدیر برکنار شود تا مدیر دلخواه آقای نماینده بر صندلی تکیه نماید.
چسبیدن افرادی به صندلی ، نه تنها آخر و عاقبتی ندارد، بلکه باعث کاهش محبوبیت در بین مردم می گردد. در مقابل افرادی هم هستند که باعث زینت و ابهت و عظمت صندلی می شوند، چه آن موقعی که سروری در دولت احمدی نژاد ، مانند اصلاح طلبان کنار گذاشته شد و در یکی از اتاق ها به خدمت خودش ادامه داد و چه الان که به عنوان مدیرکل سیاسی و انتخاباتی منصوب شده، در هر حال باعث زینت و ابهت هر صندلی یا پست و مسئولیتش بوده است.
طبق شنیده ها ، در بعضی مواقع جلساتی که دکتر خدابخش با اصلاح طلبان داشته اند، بارها گفته که "آقای سروری در حد و قامت استاندار هستند."
جناب آقای دکتر خدابخش! شخصیت آقای سروری و امثال آقای سروری فراتر از پست و مقامی مانند مدیرکلی سیاسی و انتخاباتی هست. به زعم بسیاری از تحلیلگران ، سروری واقعاً شکسته نفسی کرده تا این پست را قبول کرده، اما نماینده ای بیاید به خاطر منافع خود و اطرافیانش جنابعالی را تحت فشار بگذارد و خواستار عزل این مدیر با تجربه شود، واقعاً اجحاف بزرگی بر شخصیت و حیثیت وی می شود. استاندار باید اقتدار داشته باشد جنابعالی مقام عالی استان و نماینده تام الاختیار دولت در استان هستید، هم وظیفه نمایندگان در قانون مشخص شده است ، و هم وظیفه استاندار.
حال این که جنابعالی در هر شش یا هشت ماه بخاطر فشار یک نماینده یا چند نماینده شخصیت هایی باسابقه ای را در استان انتصاب و بعد از مدتی کوتاهی عزل یا جابجا می کنید ، با این کار نه تنها پست و مقام شان را می گیرید، بلکه باعث تخریب و از بین رفتن حیثیت این افرادمی شوید. بنا به فرمایش بزرگان و ائمه اظهار (ع) ، حاکم و والی و استاندار و کارگزار باید اقتدار و ابهت خودش را حفظ کند و نباید دربرابر خواسته های هرشخص و اشخاصی تسلیم شود.
با این حال از جنابعالی انتظار داریم تا اقتدار و قاطعیت خود را در برابر زیاده خواهان و سهم خواهان نشان دهید و اجازه ندهید عده ای بخاطر منافع خود و اطرافیانش ، حیثیت و آبروی بزرگ مردانی همچون سروری را زیرپا بگذارند .
منبع: نشریه اردبیل فردا