کد خبر: ۱۸۴۷۹۸
تاریخ انتشار: ۰۲ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۱ 21 February 2016
در حوزه مدیریت مشهور است که مدیران با تجربه، خود سد راه تحول می شوند، همان تحولی که قرار است خودشان ایجاد کنند.این اشتباه انسانی دلایلی دارد: یکی اینکه آنها تصور می کنند همه چیز را می دانند. دوم، هویت آنها شکل گرفته است و نمی توانند دست به ریسک شخصیتی بزنند سوم، آنها به انتهای کار رسیده اند و دیگر نمی توانند مبدا تحول باشند و نهایتا از منظر روانشناختی افراد در سنین بالا دچار استبداد رای می شوند به ویژه که در دوره قبل تر زندگی دچار ناکامی شده باشند
مقصود از این مقدمه، بررسی کوتاهی از وضعیت اصلاح طلبان کهگیلویه است که در حدود دو دهه گذشته دچار یک بی حالی شدید شده اند و تمام سرمایه خود را در دستان دو فرد محترم و دلسوز قرار داده اند.

آقایان منطقیان و لاهوتی بعد از دو دهه ناکامی و اشتباه در سیاست گذاری می بایست راه را برای ورود جوان تر ها باز می کردند. آنها ناخواسته در زمین کسانی بازی کردند که از بالا می خواستند اصلاحات را در همه جا زمین گیر کنند.

هر دو به لحاظ شخصیتی جایگاه معتبری در میان اصلاح طلبان دارند و درست همین تکیه بیش از اندازه دیگران بی حال و شخصیت پرست به آن دو باعث سقوط سیاسی شان شد. به نظر نگارنده چهار سال دیگر پاهای هر دو بزرگوار یارای بالا رفتن از همان ده پله ورودی بهارستان را ندارد، عمر ما کوتاه تر از آن است که آرزوهای دراز کنیم و درخت نیمه خشک اصلاح طلبی نیز توان تحمل بی اخلاقی های ما را نیز ندارد. به نظر می رسد اصلاح طلبان در صورت پیروزی یا شکست راه دیگری در پیش گیرند و بزرگترها نیز به نوشتن تجربیات و خاطرات دو دهه اخیر خود بپردازند.
دور گردون گذشت و نوبت ماست
هرکسی پنج روزه نوبت اوست

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار