تابناک / از دیرباز نوعی «بدبینی» و نگاه توأم با سوء ظن نسبت به سیاست، سیاستورزی و کنشگری سیاسی در فرهنگ کهن ما وجود داشت که هرگز برای من خوشایند نبود. ضرب المثل «بیپدر و مادر بودن سیاست» و یا شعر معروف شاعر «ناتورالیست» و عارفمسلک معاصر، سهراب سپهری که گفته است: «من قطاری دیدم که سیاست میبُرد و چه خالی میرفت!»، همه به نوعی در متن و بطن خود متضمن نوعی «هشدار» و «فوبیا» یا هراس به جامعه از سیاست است که من از همان زمان نوجوانی، سری سازگار با این آموزهها نداشتم.
امروز نیز وقتی میبینم نواجوانان و جوانان، دانشجویان و شوربختانه معلمان، از عادات ریز و برنامههای شخصی «لیونل مسی» آگاهی و اطلاع دقیق دارند یا تا پاسی از شب، بیدار میمانند تا شاهد پخش مستقیم رقابتهای «لیگ برتر انگلستان» و «لالیگای اسپانیا» باشند اما نسبت به معادلات پیدا و پنهان سیاست داخلی کشور خود بیتفاوت و بیعلاقه هستند، برای من آزاردهنده است.
به باور من اینکه بسیاری از جوانان، توان ارائه تحلیلهای ورزشی در سطوح بینالمللی را دارند اما درخصوص واضحات سیاسی کشور، بیاطلاعند یا جریانات عمده سیاسی کشور را نمیشناسند و اینکه کدام گفتمان از کدام جریان سیاسی، اوضاع اجتماعی و اقتصاد را به کدام سو خواهد برد، ذرهای آگاهی ندارند، بالقوه حتی میتواند خطرآفرین باشد.
یکی از دلایل اینکه در زمان انتخابات، جریانی از خرید و فروش رأی شکل میگیرد در همین پایین بودن دانش سیاسی عموم جامعه است. فرد و افرادی که دانش سیاسی اندکی دارند، از ارزش برگ رأی خود نیز بیاطلاع هستند و حاضرند با دریافت مبلغی حدود سی تا پنجاه هزار تومان، نام هر کسی را که پرداخت کننده پول اراده کرد بنویسند. به بیان دیگر یکی از عوارض و تبعاتِ نابودکننده «سیاستگریزی» همین است که فرد، برگ رأی خود را ورقی بیارزش تلقی کرده آن را میفروشد و حتی خود را در این معامله، برنده فرض میکند!
یکی دیگر از تبعات «سیاستگریزی» این است که فرد و جامعه در چرخه انتخاب افراد ناکارآمد و ناتوان، گرفتار میشوند و دههها در این دور باطل میمانند و ما نیز بر همین اساس، باور داریم انسان باید سیاسی باشد نه به این معنا که دانش تخصصی سیاست را بداند بلکه معادلات سیاسی، جریانها و ارادههای معطوف به قدرت، رجال شاخص و احزاب سیاسی را بشناسد. اگر اندیشمندانی چون ارسطو در بامدار تفکر در یونان باستان نوشتند، «انسان ذاتا حیوانی سیاسی است» به این معنا بود که سیاسی بودن در سرشت انسان است به بیان دیگر سیاست از منظر ارسطو چیزی نیست که توسط انسان تخیل یا انتخاب شده باشد، بلکه چیزی است که در سرشت انسان است و باید به تحقق درآید.
اما جای تأسف بسیار است که امروزه و در عینیت جامعه، دقیقاً برعکس است و همه از سیاستگریزان هستند و در غیاب احزاب سیاسی و در غیاب «تحزّب»، این کلاف پیچیدهتر هم شد. در تمام دنیا متداولترین شیوه و مکانیزم عملی برای سیاسی کردن جامعه یا برای ارتقای دانش سیاسی افراد، احزاب سیاسی هستند. جای تأسف است که در مازندران، گیلان و گلستان احزاب سیاسی، به ابزارهای انتخاباتی تغییر ماهیت دادند و شاهد نوعی فعالیت در میان احزاب هستیم که ما از آن به «احزاب موسمی» یاد میکنیم. احزاب موسمی که غالب احزاب را شامل میشود احزابی هستند که در فاصله چند ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری یا مجلس شورای اسلامی، فعال میشوند و اقدام به برگزاری میتینگهای سیاسی میکنند اما با اعلام نتیجه انتخابات، تمام این احزاب، غیب میشوند تا انتخابات بعد.
استان مازندران هم علیرغم اینکه بیش از 40 حزب سیاسی شناسنامهدار دارد و در مقاطعی نیز خبر از فعالیت «خانه احزاب» در این استان دادند و رییس خانه احزاب انتخاب شد اما در عمل، چیزی برای گفتن ندارد و از همه مهمتر، مغز تحزّب که شاخه جوانان احزاب است در مازندران طی چند سال اخیر در اغما فرو رفته است. تا روزیکه شاخه جوانان احزاب، در اغماء باشد نمیتوان به رویای ارسطو در مازندران جامه عمل پوشاند و انسان سیاسی تربیت کرد.
در آخر هفته گذشته و پس از چند سال، نخستین نشست احزاب سیاسی در مازندران برپا شد و احمد حسینزادگان در این نشست که در در فرمانداری آمل بود گفت: دولت تدبیر و امید، دولت اعتدال است و مشی بنده بهعنوان نماینده دولت در استان، نیز اعتدال سیاسی و همکاری و تعامل در راستای توسعه مازندران است.
نماینده عالی دولت در مازندران خاطرنشان کرد: دشمنان درک نادرستی از ملت ایران و اقتدار نظام دارند و به خیال باطل تصور میکنند که با تحریم و تهدید میتوانند جمهوری اسلامی را از درون ساقط کنند، انسجام و وحدت ملی را باید برای حفظ نظام مدنظر قرار بدهیم و فراموش نکنیم هر اقدامی که موجب کاهش سرمایه اجتماعی شود خطای بزرگی است.
حسینزادگان اظهار داشت: به هر میزان آستانه تحمل احزاب و جریانهای سیاسی افزایش یابد و انتقادها در فضایی سالم و با رعایت انصاف و اخلاق سیاسی طرح شود امیدواری برای رفع کاستیها و مشکلات جامعه بیشتر خواهد شد.
حسینزادگان با اشاره به انتخابات مهم سال جاری خواست نمایندگان احزاب و جریانهای سیاسی بهمنظور ترغیب مردم به مشارکت حداکثری که خواست همیشگی رهبر معظم انقلاب است در انتخابات آینده گام بردارند. وی همچنین در پاسخ به برخی سوالات دبیرانکل احزاب سیاسی گفت، که در عزل ونصب های استان، بدون هیچ فشار از سوی جریانهای خاصی مدیران میانی و معاونان استانداری با انتخاب او صورت گرفته، اما قبول دارم که تغییرات هم نیاز است.
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار مازندران نیز در نشست با احزاب گفت: سیاستزدگی یک مشکل در کشور است، در یک جامعه سیاستزده، حزب شکل نخواهد گرفت، باید به آنچه که اعتقاد داریم عمل کنیم، گرفتاریها ما امروز این است که اخلاق گم شده است.
وی بر تداوم برگزاری جلسات و هم اندیشی مدیران احزاب و تشکلهای سیاسی در شهرستانهای مازندران تاکید کرد و گفت: در مدیریت ارشد استان نیاز جدی به گفتن و شنیده شدن نظرات احزاب است و همه باید برای کاهش مشکلات جامعه تلاش کنند.
پایان سخن اینکه علیرغم اینکه برگزاری این نشست، گام مهمی در سال 98 بهعنوان سال انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی است اما همچنان دو نکته نگران کننده در این میان وجود دارد، نخست اینکه برخی دبیران احزاب، سیاستورزان حزبی و فعالان سیاسی، نگاهی ابزاری به حزب متبوع دارند و از حزب تنها برای رسیدن به قدرت استفاده میکنند و در سوی دیگر، مدیران ارشد اجرایی نیز نگاهی کنترلی به تحزّب دارند به این معنا که میخواهند با استفاده از احزاب به برخی اهداف، برسند درعین حال نمیخواهند احزاب از طرف مردم مطالبهگری کنند و به تعبیری موی دماغ شوند. باور من این است که تا روزیکه احزاب در دولبه تیز این قیچی قرار دارند، دورنمای روشنی برای تحزّب در استان و افزایش دانش سیاسی جامعه قابل تصور نیست.