مطلبی که در ادامه آورده شده است یادداشت ارسالی مخاطبان تابناک کهگیلویه و بویراحمداست و این سایت محتوای آن را تایید یا تکذیب نمی کند. شما هم می توانید نظر خود را در تایید یا تکذیب این مطلب بیان کنید.
مردم بهمئی دلگرم به فررندان طلایی خود هستند، عمق محرومیت زیاداست،زادگاه خود را دریابید
مبارزه با فقر و بیکاری از جمله مسائل بسیار اساسی و مهم است و میتوان گفت از بزرگترین مصیبتها و دردهای جامعه فقر و ناداری است.
پیامبر اکرم(ص) در این رابطه فرموده است: فقر، محنت و غم برای اسلام است و نیز فرموده است: فقر، آتش خانمانسوزی است که از کشتن بدتر است.
شهرستان بهمئی، با قدمت تاریخی و مذهبی خود، تقریبا همه استعداد و ظرفیت سرمایه های انسان توانا و لازم برای آبادانی وپیشرفت را دارد، و در این میان آنچه در این حوزه گمشده می نماید، تمرکز میان این ظرفیتهای پیشرفت است.
عدم تمرکزی که گاها تا سالها آثار مثبت یا منفی آن در زندگی مردمان این سرزمین غنی مشهود و ملموس بوده و هست .
شهرستانی که بعلت نگاه ناعادلانه بی تدبیر دولتمردان و نیز وابستگی های غلیظ قومیتی، و نیز تفکرات سیاسی مختلف، نه تنها به جایگاه واقعی خود نرسیده، و اما متاسفانه طی گذر زمان، همچنان باتوجه به آمار و اسناد گوناگون، بشکلی مهجور، پیوند عمیقی با محرومیت و عقب ماندگی یافته است.
محرومیتی که همواره خود را بشکلی رقت بار درحوزه ی زیربنایی و زیرساخت ها، و نیازهای طبیعی اولیه همچون آب شرب، برق، خدمات بهداشتی، نبود فضا برای کارآفرینی و اشتغال جوانان و توسعه فنون و ... نشان داده است.
شهرستانی که به شهادت آمار و اسناد، و سران نظام، دین خود را بخوبی به نظام و انقلاب ادا نموده، و با تقدیم 126 شهید وتعداد زیادی ایثارگر و جانباز و آزاده، به لحاظ آماری وبه نسبت جمعیت ، از پیشتازان خدمت به نظام بوده است.
شهرستانی که علیرغم داشتن منابع عظیم نفت و گاز، معادن زیرزمینی و رو زمینی، میراث فرهنگی وگردشگری و چندین مولفه قابل بیان دیگر که هرکدام به تنهایی میتوانند ریلی برای توسعه ی آن باشد، اما متاسفانه همچنان در بن بست محرومیت دست و پا میزند.
بنده بعنوان یکی از فرزندان کوچک این آب و خاک و این دیارمحروم زرخیز، که تجربه ی عمق فقر و محرومیت را با تمام وجود لمس نموده ام، دست به قلم برده، و از هم تبارهای عزیزم ،برای رفع محرومیت ازچهره ایل و دیارمان استمداد و طلب کمک نمایم، و مطمئنم این دغدغه، نگرانی تک تک مردمان عزیز این شهرستان نیز می باشد.
مردم عزیر، امروزه مهمترین عامل پیشرفت جوامع گوناگون بشری سرمایه های انسانی و میزان دسترسی آنان به مولفه های اساسی و زیرساختی توسعه است، و شاید امروزه به جرات بتوان گفت شهرستان بهمئی در مقایسه با سایر شهرستانها به نسبت جمعیت خود تاثیرگذارترین نیروهای انسانی را در سطح کلان مدیریتی به خود دیده و می بیند .
در نمونه ای روشن، همه آگاهید که انتخاب معاونت مدیرعامل نفت ایران، تابع مولفه های گوناگون بوده که هر چهره ای توانایی حتی رقابت و عرض اندام در این مناصب را ندارد، اما یکی از فرزندان شایسته این دیار با ارائه رزومه ای قوی و توانایی های منحصربفرد علمی وتخصصی، جزء مدیران تاثیر گذار در حوزه نفت و گاز کشور شد.
یا توانایی فرهنگی فوق العاده یک مدیر کشوری، حاکی از نبوغ و توان مدیریتی وعلمی هست که درحوزه تخصصی خود سکاندار بیش از 100 دانشگاه فرهنگ و هنر در کشور شد، میتواندکه میتوانددرجهت رفع محرومیت شهرستان نقش بسزایی ایفا کند.
دیاری که برای اولین بار فرزندی از فرزندان خود را در راس مدیریت نفت وگاز مشترک با سایر حوزه ها میبیند ، شهرستانی که یکی دیگر از فرزندان برومندش با برنامه های علمی و پشتکار اقتصادی در حوزه بهداشت و درمان، در استان دیگری موجب تحول این حوزه شد، شهرستانی که مدیرانی را در مهمترین شرکتهای عریض و طویل پتروامید و گروه توسعه ملی دارد .
فرزندان این دیار در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا توانسته اند گرد محرومیت را درسایر مناطق تا حدودی بزدایند. همین دیارمحروم ما توانسته فرزندانی را پرورش دهد که درحوزه پتروشیمی سطح کلان مملکت جزء تاثیرگذارترین افرادباشد.
ازهمین خاک محروم نخبگانی پروش یافته اند که توانستند درحوزه عمران وشهرسازی جزء بهترین ها باشند. بحمدالله آنقدر نیروهای نخبه وتوانمند ازاین مرزوبوم پرافتخار برخواسته است که شاید نام بردن از همه این عزیزان در این مقال نگنجد.
ما خلیلی ها، پیرامون ها، جشنی ها، روئین پورها، احدی ها، ظفری ها، آشناها، فلسفی ها، انصاری نیک ها، عالیپورها، جان افزاها، جنتی ها،جاودان پورها، قاسمی ها،جباری ها، ویسی نژادها، تقوی ها، چمبری ها، دهبانی ها، مبشری ها، کامرانی ها، خوبنژادهاو ده ها فرزند برومند دیگر را به راحتی به دست نیاورده ایم و پرورش نیافته اند ، که به گفته خودشان درحد توانشان خدماتی را انجام داده اند، که قدردان این عزیزان هستیم، ولی عمق محرومیت زیاد هست وانتظار میرود بیشتر احساس مسئولیت کنند، تا زادگاهشان رابه جایی برسانند که درخور و شأن شهرستان باشد.
هرکدام ازین چهره های برجسته، می توانند در حوزه کاری وتخصصی خود، در زادگاهشان تحولی بنیادین ایجاد کنند، و مردم این شهرستان محروم را با این همه سرمایه انسانی در سطح استانی و ملی دلگرم و مفتخر سازند.
بدون شک مردم این دیار از فرزندانشان، فارغ از جناح و طایفه خود، انتظار نگاهی عمیق به زادگاه خود دارند، و کم کاری و یا عدم اعتنا را نمی پسندند و هر گام مثبت یا منفی را در حافظه قوی خود بایگانی خواهند کرد .
به امیدآبادانی شهر و دیار محرومان