کد خبر: ۲۴۷۰۶۹
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۴ 17 June 2016
آقای شهردار دوست ندارم تیتری بزنم که نباید بزنم
سقوط مرگبار دختر نوجوان از ترن هوایی، سقوط صندلی پرنده در یک شهربازی، مرگ دو کودک بر اثر سقوط از سرسره بادی، سقوط دو نفر از چرخ فلک، سقوط دختر و پسر جوان به علت شکستن میله های نگهدارنده بشقاب پرنده، از جمله خبرهایی است که در سال های اخیر به اشکال مختلف از رسانه ها منتشر شده و تعدادشان هم کم نیست که آن را حادثه ای غیرقابل پیشگیری تلقی کرد.
سقوط صندلی پرنده در یک شهربازی ؛ این تیتری بود که سالها پیش حیاتی گوینده خبر شبکه یک از صدا و سیما اعلام کرد : سقوط صندلی پرنده در یک شهربازی در گچساران.
حوادثی که در جذاب ترین، هیجان انگیزترین و لذت بخش ترین فضای شهری یعنی بوستان ها و شهربازی ها در سراسر کشور روی می دهد و همچنان تداوم دارد.
آنچه از اینگونه حوادث رسانه ای می شود، بخشی از آن ها است که منجر به کشته شدن و یا مجروحیت فرد یا افراد شود و تیتر داغ رسانه های آنروز می شود.
جناب آقای اردلان زینل زاده شهردار شهر دوگنبدان یا گچساران روی سخنم با شما است ؛ فصل بهار و تابستان، فصل فراغت و تفریح است، بهانه گیری های کودکانه ی فرزندان را نمی شود با نا ایمن بودن وسایل بازی در پارک ها قانع کرد .پارک های مملو از جمعیت، شهربازی های فرسوده همه دست در دست هم داده اند تا ساعت های شادی را برای کودکان و نوجوانان فراهم کنند؛ اما وجود وسایل بازی قدیمی و مستهلک در برخی از پارک های گچساران و غیراستاندارد بودن آنها زنگ خطر را برای رخ دادن حوادث ناگوار به صدا در می آورد.
نا ایمن بودن و غیر استاندارد بودن وسایل بازی در پارک ها و اماکن تفریحی نگرانی است که با توجه به فرارسیدن فصل گرما و فراغت پررنگ تر شده است، فصلی که خانواده ‏ها سعی می ‏کنند با اختصاص دادن بخشی از اوقات‏ فراغت کودکان‏شان به انجام بازی در فضاهای روباز نظیر پارک‏ها و شهربازی‏ ها، ساعاتی شاداب و فرح بخش را برای آنها فراهم کنند.
آقای شهردار ؛ هنوز بخاطر دارم وقتی چند سال پیش دخترم را در حالیکه بر روی یکی از تاب های بازی نشسته بود و من مشغول هُل دادن او بودم ناگهان زنجیر تاب تیکه تیکه شد و هنگامی که از پیشانی دخترم خون شدیدی می آمد زنجیر پارک را دیدم که از قبل مشکل داشته است اما بوسیله سیم جوشکاری به هم وصل شده بود.
آقای شهردار ؛ شاید در نگاه اول در نظر شما وسایل برقی پارک ها باشد اما اینگونه نیست ؛ حتی پایه های روشنایی پارک ها هم هر خانواده ای را تهدید می کند .
خرداد ماه سال گذشته بود که خبری بر روی خبرگزاری های استان قرار گرفت که پارک های دوگنبدان پُلمب شده اند ؛ عصر همان روز وقتی از کنار همان پارک عبور کردم مشغول فعالیت بود.
آقای شهردار نزدیک به پنجاه روز پیش نیز به شما گفتم برخی از پارک های شهرمان ایراد دارد ؛ اما فکر کنم باز هم مانند گذاشته به فراموشی سپرده باشید .
آقای شهردار ؛ من از سُرسُره بازی خطرناکی می گویم که دیده شده است اما فقط با سیم نازکی خروجی آن را مهار کرده اند.
من از … می گویم که بارها دیده شده است اما به فراموشی سپرده شده است.
و اما شاید پیش خود بگویید بازهم آوای جنوب .. اما نه دوستان من ، من شهرم را دوست دارم ، شهردار شهرم را هم دوست دارم و او را انسان پر تلاشی می دانم.
اما رسالت من ، قلم من است و باید مشکلات شهرم را ببینم و بگویم.
من دوست ندارم در روزهای آینده خبری بر روی رسانه برود که کودکی در پارک شهر خنده هایش تبدیل به خاموشی شد و خانواده ای را داغدار کرد.
من می بینم و می گویم و باقلمم می نویسم ؛ من دوست ندارم همچون شهر زنجان که دادستان حکم بازداشت شهردار را بر اثر سهل انگاری شهرداری صادر کرد تیتری بزنم که نباید بزنم.
و به شهردار شهرم می گویم ؛ آقای شهردار مراقب باشیدشادیهای کودکانه ، قربانی پارک های نا ایمن نشود.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار