کد خبر: ۲۱۳۲۷۸
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۰ 16 April 2016
پیام های انتخابات 7 اسفند 94 در استان کهگیلویه و بویراحمد
با مداقه در انتخابات 7 اسفند کهگیلویه و بویراحمد، می توان پیام های متعددی را استنتاج نمود که تا حدودی می توان با تحلیل آن ها به نتایج تأمل برانگیزی رسید. لذا برای رسیدن به نتایج مذکور، به تفکیک نسبت به تحلیل هر 3 حوزۀ انتخابیۀ استان در 3 بخش می پردازیم:
بخش دوم:حوزۀ انتخابیۀ کهگیلویه، چرام، لنده و بهمئی
در این حوزه، در انتخاباتد مجلس دهم، عدل هاشمی پور (اصول گرا) 58/831 رأی، سید محمد موحد (اصول گرا) 44/784 رأی و علی کامرانی(اصلاح طلب) 26/062 رأی توانستند کسب کنند. این در حالی است که سید علی محمد بزرگواری، چهرۀ شاخص اصول گرایان آن حوزه در دور نهم توانسته بود 62/485 رأی را از آن خود کند و لطیف رستاد کاندیدای اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم آرایی بالای 35 هزار را کسب کرده بود. تحلیل این آمار ما را به نتایج زیر می رساند:
1-پیام اول این است که عدل هاشمی پور توانسته است بخش اعظمی از آراء بزرگواری را به سمت خود جلب نماید و آراء موحد نیز کاهش 9 هزار نفری را نشان می دهد و اصلاح طلبان ضمن از دست دادن آراء 10 هزار نفری از رتبۀ دوم انتخابات مجلس هشتم به رتبۀ سوم انتخابات مجلس دهم نزول کرده اند.
2-پیام دوم این است که عدل هاشمی پور با شناسایی مطالبۀ اصلی مردم یعنی اشتغال، مبارزه با بیکاری و تمرکز عمده شعارها و سخنرانی های خود به این موضوع، توانست نظر بسیاری از مردم آن حوزه خصوصاً جوانان را به خود جلب نماید و سوابق اجرایی هاشمی و خوشنامی وی در اشتغالزایی در این راه به وی کمک شایانی نمود.
3- سید محمد موحد که در تمامی مبارزات انتخاباتی ربع قرن اخیر همیشه حلاوت پیروزی را چشیده بود بالاخره طعم تلخ شکست را چشید و به نوعی غرور وی نیز خدشه دار شد. همچنین ریزش 9 هزار نفری آراء وی پس از 8 سال را می توان به نوعی دور بودن 8 سالۀ وی از آن حوزه دانست و عدم دادن شعارهای انتخاباتی عامه پسند و به نوعی شعارهای سلبی در جهت عدم امکان تحقق وعده های انتخاباتی رقیب دانست. نکتۀ بعدی در خصوص شکست موحد این است که وی به کارهای انجام شدۀ خود در سالهای دور اشاره می کرد که نسل جوان آن ها را به یاد نمی آورد. پیام شکست موحد این بود که مردم دنبال یک تفکر و شخصیت جدید بودند و به نوعی اعتقاد داشتند که موحد هرآن چه را که می خواسته و می توانسته انجام داده و دیگر انرژی و انگیزۀ کافی در این حوزه را نخواهد داشت. ضمن اینکه اشکالات ایجاد شده در ابتدای زمان قانونی تبلیغات برای جابجایی حوزه، عامل دیگر شکست موحد بود و چنین شد که همای سعادت در اولین حضور هاشمی بر دوش هاشمی بنشیند.
4-پیام چهارم این است که به نظر می رسد برخی از کاندیدهای مجلس با حدود وظایف و اختیارات خود آگاهی ندارند و یا شاید مشاوران آن ها اطلاعات حقوقی کافی نداشته که چنین موضوعی را به آن ها یادآور شوند؛ از جمله می توان به شعارهای انتخاباتی عدل هاشمی اشاره کرد که گاهاً خارج از وظایف و اختیارات نمایندۀ مجلس می باشند. به نظر نگارنده، این موضوع پاشنۀ آشیل هاشمی در آینده خواهد بود چرا که بسیاری از وعده های بزرگ و جذاب به مردم از جمله احداث کارخانه و مبارزۀ با بیکاری در این شرایط اقتصادی کشور قابلیت تحقق و اجرا نخواهند داشت و اصولاً انجام این امور جزو وظایف نمایندۀ مجلس نمی باشند. لذا پیام اصلی این بخش این است که نیاز و مطالبۀ اصلی مردم آن حوزه به خوبی هویداست و چه بسا در صورت عدم تحقق وعده های داده شده مردم در دور بعدی آراء خود را از هاشمی پس بگیرند.
5-پیام بعدی این است که اصلاح طلبان این حوزه، به جهت وجود یک معضل نام آشنا و همیشگی به نام عدم اجماع آقایان لاهوتی و منطقیان که به نظر می رسد چندان تمایلی به بازنشستگی سیاسی ندارند-علیرغم این که سال هاست حکم بازنشستگی آنان توسط مردم صادر و ابلاغ نیز شده است-چنان سیر نزولی و عقبگرد داشته و دارند و هر دور چنان مهره سوزی می نمایند که شاید در دوره های بعدی چهره های جوان و توانمند نیز جرأت ورود به این کاروزار را نداشته باشند و فقط می بایست نظاره گر پیروزی های ممتد و متوال اصول گرایان باشند و شاید وقت آن رسیده باشد که پروژۀ عبور از منطقیان و لاهوتی توسط نسل سوم اصلاحات به زودی کلید بخورد-نگارنده، این موضوع را بسیار محتمل می داند-و اگر آراء قومی و قبیله ای نبود چه بسا شکست اصلاح طلبان فاجعه بار تر می شد. پیام این بخش این است که می توان گفت علت اصلی شکست اصلاح طلبان این حوزه، دو بزرگوار فوق می باشند.
6-پیام بعدی این است که بازندۀ اصلی این انتخابات و حتی انتخابات های قبلی آقایان منطقیان و لاهوتی می باشند و تلخی شکست برای آن ها بسیار تلخ تر از موحد می باشد و پیام این بخش این است که تقسیم بندی پنجاه-پنجاه آقایان منطقیان و لاهوتی دیگر به سر آمده و تئوری معرفی کاندیدای طیف منطقیان و لاهوتی مکی بایست برای همیشه مدفون شود و هر دوره که می گذرد ضعف تشکیلاتی و سازمانی اصلاح طلبان خصوصاً این دو بزرگوار در کادرسازی روز به روز آشکارتر می شود و آراء اصلاح طلبان نحیف تر.
7-پیام بعدی این است که در زمانی که استاندار اصلاح طلب استان از این این حوزه می باشد و دو حوزۀ دیگر استان نیز نمایندگانش تجربۀ یک دور نمایندگی را دارند، نمایندۀ اصول گرا و کم تجربه ( از لحاظ سابقۀ نمایندگی و انجام امور تقنینی) کار برای عدل هاشمی پور (اصول گرا) که تفکرات وی نیز به دولت نزدیک نمی باشد، به نظر نگارنده، نمایندۀ منتخب، کار بسیار دشواری خواهد داشت ولی در این خصوص نباید زود قضاوت کرد و باید دید که نمایندۀ پرانرژی، با انگیزه و بلندپرواز فعلی برای این موضوع چه تدبیری خواهد داشت گرچه برای تحلیلگران، نتیجۀ موضوع قابل پیش بینی است.
8-پیام آخر این است که مردم این حوزۀ انتخابی چندان وابسته و دلبسته به جریان های سیاسی نیستند و تصمیم گیری و انتخاب آن ها بر اساس شرایط موجود و وعده های انتخاباتی و مسائل دیگر می باشد و مباحث قومی و قبیله ای در این حوزه نیز کم رنگ تر از دو حوزۀ دیگر می باشد.
جواد فروغی فر (دانشجوی دکتری حقوق کیفری و جرم شناسی)
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار