به گزارش تابناک هرمزگان// مریم پاسالار در یادداشتی نوشت؛ زن در اسلام از مقام والا و ارزشمندی برخوردار می باشد . زن خوب و تربیت شده در مکتب قرآن، نه تنها خانواده خود، بلکه جامعه و تاریخ را دگرگون می سازد،در طول تاریخ اجحافهای زیادی در حق زنان صورت گرفته است. زمانی در یونان باستان زنان را همچون بردگان خرید و فروش و از کمترین حقوق انسانی محروم میکردند. بعدها با وقوع رنسانس و ورود به عصر روشنگری، جریانهای برابریطلبانه در نتیجه این ظلم تاریخی شکل گرفتند.
زن به واسطه جایگاه تربیتی اش، محور کلیدی خانواده است و خانواده به عنوان مهمترین عنصر نظام اجتماعی و هسته بنیادین تحولات آن، نهاد فعال جامعهساز تلقی می شود؛ بنابراین زن در خانواده نقش بیبدیلی در انتقال تکاملگرایی به افراد خانواده و با واسطه به جامعه ایفا مینماید.زنان به عنوان اصلی ترین رکن خانواده و جامعه نقش مهمی بر دوش دارند.
جایگاه والای زنان از نگاه اسلام، نام یکی از سورههای قران مجید به نام نساء (یعنی زنان) اختصاص یافته است و در آیات این سوره بحثهای زیادی درباره زنان وجود دارد در سوره نور و سایر سوره قرآنی مباحث مختلف زنان مورد توجه و عنایت قرار گرفته است.
اسلام به عنوان یکی از بزرگترین دینهای جهان، نظرات و آموزههای خاص خود را درباره نقش و حقوق زنان دارد. در اسلام، زنان به عنوان افراد با حقوق کامل شناخته میشوند و حقوق مساوی با مردان دارند. قرآن کریم، کتاب مقدس اسلام، به طور صریح به تعالیم برابری زن و مرد اشاره میکند.به عنوان مثال، در قرآن آمده است: "مؤمِنُوا المُؤْمِنَاتِ بَعْضُهُمْ أَولِيَاءُ بَعْضٍ" که به معنای "مؤمنان (مذکور) و مؤمنات (زنان) یکدیگر دوست و همکار هستند". این آیه نشان میدهد که در نظام اسلام، زنان و مردان باید با همکاری و تعاون در جامعه زندگی کنند.با این حال، تفسیر و عملکرد این آموزهها در جوامع مختلف ممکن است متفاوت باشد. برخی از جوامع اسلامی، به دلیل فرهنگ و سنتهای خاص خود، ممکن است حقوق زنان را کاهش دهند یا تفسیر نادرستی از آموزههای اسلام داشته باشند.به همین دلیل، در برخی کشورها و جوامع، زنان همچنان با چالشهایی مانند تبعیض جنسیتی، عدم دسترسی به تحصیلات و شغل مناسب، خشونت خانگی و سایر محدودیتهای قانونی روبرو هستند. این چالشها برخلاف آموزههای اسلام است و نباید به عقیدۀ عموم مسلمانان تعبیر شود.بطور کلی، در جامعۀ بین الملل، تلاش برای ترویج حقوق زنان در جامعات اسلامی همچنان ادامه دارد. این تلاشها شامل آموزش، تغییر قوانین و سیاست
در جامعه بین الملل، تلاش هایی برای ترویج حقوق زنان در جامعات اسلامی صورت می گیرد. این تلاش ها به دو صورت عمده انجام می شود: از طریق سازمان های بین المللی و نهادهای مردم نهاد.سازمان های بین المللی مانند سازمان ملل، کمیسیون حقوق زنان و سازمان های حقوق بشر، در راستای ترویج حقوق زنان در جامعات اسلامی فعالیت می کنند. این سازمان ها با استفاده از قطعنامه ها، توصیه ها و گزارش های خود، دولت های عضو را به پذیرش و اجرای قوانین و سیاست های مناسب در خصوص حقوق زنان تشویق می کنند. علاوه بر این، آنها با برگزاری کنفرانس ها و نشست های بین المللی، فضای مناسب جهت بحث و گفتگو درباره حقوق زنان فراهم می کنند، نهادهای مردم نهاد نیز در این زمینه فعالیت می کنند. این نهاد ها شامل سازمان های غیر دولتی، حقوقدانان، فعالان حقوق زنان و رسانه ها است. آنها با تحقیقات، ترویج آگاهی عمومی و افزایش فشار بر دولت ها و جامعات برای تغییر قوانین و سیاست های ناسازگار با حقوق زنان، به ترویج حقوق زنان در جامعات اسلامی کمک می کنند.با این حال، باید توجه داشت که ترویج حقوق زنان در جامعات اسلامی با چالش های فرهنگی، دینی و سیاسی روبرو است. در این جوامع، مفاهیم فرهنگی، دینی و سیاسی بر تعاملات اجتماعی و نقش زنان تأثیر مثبت و مستقیم دارند.
چالش های فرهنگی:فرهنگ جامعه نقش بسزایی در شکلدهی به نگرشها و رفتارهای افراد دارد. در بسیاری از جوامع اسلامی، نگرشهای سنتمحور و پاترنهای قدیمالخطاب بازتاب چالشبرانگیر به حقوق زنان هستند. بعضاً، این نگرشها بر اساس تفسیرهای محدودیتآمیز از مفاهیم دینی شکل میگیرند. بنابراین، تغییر نگرشها و آموزش درست و مناسب در جامعه بسیار زمانبر است.
چالش های دینی:تفسیر صحیح و مناسب مفاهیم دینی نقش کلیدی در ترویج حقوق زنان در جوامع اسلامی دارد. برخلاف تصور رایج، اسلام به زنان حقوق و تواناییهای فراوان اعطا کرده است. با این حال، تفسیرهای نادرست و غرب گرایانه مفاهیم دینی ممکن است باعث شود که حقوق زنان به طور نادرست تفسیر شود .
چالش های سياسي:دست گیري قدرت سياسي در جامعات اسلامي نيز يک چالش بزرگ است. در بسياري از کشورها، قوانين و سياست ها به صورت خصوصيات فرهنگي و ديني جامعه شکل میگیرد. بنابراین، چالشهای سیاسی در جامعه اسلامی برای زنان ممکن است به شرح زیر باشد:1. تفسیر نادرست قوانین اسلامی: برخی از قوانین و تفسیرهای نادرست از قوانین اسلامی ممکن است منجر به تبعیض جنسیتی و محدودیت حقوق زنان شود.2. عدم دسترسی به آموزش و تحصیلات: در برخی کشورها، زنان ممکن است با محدودیتهای عدیدهای در دسترس بودن به آموزش و تحصیلات روبرو شوند که باعث کاهش فرصتهای شغلی و رشد حرفهای آنها میشود.3. عدم حضور در سطح سیاسی: در بعضی جوامع، زنان با محدود شدن در حق رأی گیری و عضویت در سازمانها و حزبهای سياسي، ناتوان هستند تا صدای خود را در فرآیندهای سياسي بالا ببرند.4. خشونت علیه زنان: خشونت علیه زنان، از جمله خشونت خانگی، تجاوز و ازدواج اجباری، یک چالش سیاسی مهم برای زنان در جامعه اسلامی است. برخی قوانین و سياستها نميتوانند به طور کافي زنان را در برابر خشونت محافظت کنند.5. تبعیض در حقوق و میراث: در برخی کشورها، قوانین میراث و حقوق زنان همچنان با تبعيض جنسيتي روبرو هستند. به عبارت ديگر، حقهای مالکيت و اقتصادی زنان نسبت به مردان کمتر است.6. عدم حضور در مقامات تصميمگير: در بعضي جامعهها، زنان با چالشهای فراوان در رسیدگی به شغلهای سطح بالای سياسي و تصميمگير شدن روبرو هستند.7. پذیرش فرهنگ سکولار: در جوامع اسلامی برای زنان ، بستگی به عوامل مختلفی است که در زمینههای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و دینی تأثیر میگذارد. در ادامه به برخی از این عوامل میپردازم:
الف. تفسیر قرآن: تفسیر قرآن و نحوه تفسیر آن در جوامع اسلامی نقش مهمی در پذیرش یا رد فرهنگ سکولار دارد. بستگی به نحوه تفسیر قرآن، حقوق و آزادیهای زنان ممکن است تضعیف یا تقویت شود.
ب. ساختار سنتی: ساختار سنتی و فرهنگ جامعه نقش مهمی در پذیرش چالشبرانگیختن با فرهنگ سکولار دارد. در جوامع با ساختار سنتمحور، پذیرش فرهنگ سکولار برای زنان ممکن است با مقاومت و مخالفت روبهرو شود.
ت. نظام سیاسی: نظام سیاسی و قوانین کشور نقش مهمی در پذیرش یا رد فرهنگ سکولار دارد. در کشورهای با نظام سیاسی اسلامی، پذیرش فرهنگ سکولار برای زنان ممکن است با محدودیتها و موانع قانونی روبهرو شود.
ث. آموزش و تحصیلات: سطح آموزش و تحصیلات زنان در جوامع اسلامی نقش مهمی در پذیرش فرهنگ سکولار دارد. با افزایش آگاهی و تحصیلات زنان، احتمال پذیرش فرهنگ سکولار بالاتر است.
ج. تغییرات اجتماعی: تغییرات اجتماعی مثل رو به رشد جمعیت شهرستانها، افزایش شغلآفرینی زنان، تغذيۀ مناسب و بهبود شرایط بهداشت عمومي در جامعۀ اسلامي، نقطۀ عطفي بزرگ بود کہ حضور زنان در فضاهاي عمومي و سياسي افزايش يافت.
زنان تاثیر گذار، نقش بسزایی در جهان اسلام بجا گذاشته اندو وجود شخصیتهای مانند حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب (س) با اینکه زن بودند ، در حجاب اسلامی و حفظ شرایط اجتماعی در تاریخ بسیار تاثیرگذار بودند و باعث شدند تا نقش مهمی در تاریخ و تحولات آن ایفا نمایند. نقش آنها در عرصههای سیاسی، اجتماعی و به ویژه در زمینه تربیت انسانهای بزرگ بیانگر این واقعیت غیر قابل انکار میباشد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران یکی از مسائلی که به شکلی جدی مورد بحث و توجه افکار عمومی ایران و جهان قرار گرفت موضوعِ «زن» بود. انقلاب اسلامی در فضایی به پیروزی رسید که مکاتب گوناگون و ایدئولوژیهایِ سکولار مدرن هر یک به فراخور مبانی و جهتگیریهای خود نگاهی خاص به مقولهی زن را ترویج و فرهنگ عمومی جوامع مختلف تحت تأثیرِ این نگاهها ساخته میشد. اما انقلاب اسلامی حرف و نگاهی نو و تحولآفرین را در این موضوع پیشرویِ بشریت گذاشت. این نگاهِ جدید در قالب کُنشگری و فعالیت «زنِ مسلمان ایرانی» عینیت یافت و به تعبیر حضرت آیت الله خامنهای «الگوی سوم زن» را تحقق بخشید. الگویی که «نه شرقی است و نه غربی».الگوی سوم زن مسلمان باید تاریخ ساز باشد از الگوی شرق و غرب پرهیز کند. علاوه بر این که نقش مادری و همسرداری را خوب ایفا میکند کنشگر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز باشد.
زن یگانه موجودی است که حقیقت عشق پاک را که تنها وسیله رسیدن به خداست، می شناسد و به همین دلیل است که امام راحل فرمودند از دامن زن مرد به معراج میرود.
بر اساس اظهارات صاحبنظران در حوزه ی علوم اجتماعی، نقش محوری زن ، مادر در سازندگی کشور موثربوده، هم چنین دین مبین اسلام مانع مشارکت زنان در فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نشده، از این رو از نگاه قرآن زن نقشی مؤثر در اجتماع دارد و باید هم گام با مردان در مسائل مهم اجتماعی نقش آفرینی نمایند. همچنین مشخص شد که اسلام جامع ترین وکامل ترین نگرش را نسبت به شخصیت زن دارد.
انتهای پیام//